امروز ، یکی از دوستانم ، جریانی را راجع به روزه خواری و نحوه ی برخورد با آن برایم تعریف کرد که واقعا تکان دهنده بود .
ایشان تعریف می کند که سالها قبل و در اوایل پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ، در شهر خرم آباد در ماه مبارک رمضان ، یکی از اهالی در حال خوردن آب از یکی از آب خوری های سطح شهر بود که ناگهان یکی از نیروهای انتظامی آن زمان که در قالب « کمیته انقلاب اسلامی » به فعالیت می پرداختند ، وی را مشاهده و در همانجا از پشت سر ، ضربه ای با کف دست به وی می زند که منجر به فرو رفتن شیر آن در دهان وی می شود .
این برخوردی بود که یک نیروی انقلابی با یک فرد روزه خوار داشت .
حالا اصلا بررسی نشده بود که آیا این روزه خواری در ملاء عام ، عمدی بوده و یا سهوی ؟
همان نیروی انتظامی که روزی آنگونه بوده ، امروز تغییر رویه داده و به مسایلی همچون موی دختران معطوف گردیده است .
پینوشت :
- برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید .
- با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند .
- اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
بازدیدکننده ی گرامی ، از اینکه بنده رو مفتخر به دریافت نظرات ارزشمند خودتون می کنید ، متشکرم . حسین حقگو