نادره

 قسمت بیستم

کتاب « نادره »

عنوان فصل : یک کلمه ، بلی یا نه ؟

دختر بیچاره غرق در این گونه خیالات ضد و نقیض بود که صدای در زدن شنیده شد . او با تعجیل از جای خود جستن کرده ، به فوریت در را باز نمود و هوشنگ وارد اتاق شد . 

هر دو بنا به عادت روی نیمکت پهلوی هم قرار گرفتند و بعد از تعارفات معمولی و چند دقیقه سکوت مهرانگیز شروع به گفت و گو نموده گفت : 

آقای هوشنگ خان ! آیا می دانی که فردا ما مسافرت می کنیم ؟ نمی دانم کدام دکتر پاپا را آنقدر ترسانده که به این عجله به فکر معالجه آن هم در اروپا افتاده است . 

هوشنگ گفت : 

بلی می دانم . همه را به من گفته است . نقلی ندارد . یک عمل جزیی لازم شده ، شاید دکترهای آن جا بدون عمل هم معالجه اش کنند . خودت بهتر می دانی که دکتر های تهران چیزی سرشان نمی شود . گذشته از این وسائل معالجه خصوصا عمل جراحی را ندارند . 

مهرانگیز گفت : 

این را تصدیق می کنم . حرف سر این است که من هم باید با او بروم . نمی شود که او را در چنین حالی تنها بگذارم . او به غیر از من و تو کس دیگری که دلسوز باشد می دانی که ندارد . 

هوشنگ گفت : 

مگر تو از این مسافرت راضی نیستی ؟ 

مهرانگیز گفت : 

چرا راضی هستم . خیلی هم دلم می خواهد که بعد از پنج سال دوباره پاریس آن شهر قشنگ را ببینم . از دوست و آشنا و قوم و اقربا دیداری تازه کنم . البته بعد از آمدن ما در آن جا تغییرات زیادی شده است . بعضی از آشنایان شوهر کرده ، بعضی زن برده ، عده ای پیر شده ، عده ای دیگر از عالم طفولیت به عرصه ی جوانی قدم گذاشته اند . مثلا چه قدر دیدنی و خنده آور است که « مادلن » دختر خاله ام ، آن که عکسش را به تو نشان داده ام ، با آن قد کوتوله دخترش را بغل گرفته ، نزد انسان بیاید . با آن زبان لکن اسم دختر و فامیل شوهرش را بیان کند. مثلا اگر اسم دختر ماری باشد بگوید : مالی دختر قشنگ من است ، ببینید . یا عوض مسیو مارتن بگوید : این آقا شوهر من مالتن است که به شما معرفی می کنم . در هر صورت این مسافرت بد نخواهد بود . اما متاسفانه ...

هوشنگ گفت : 

حالا که از مسافرت خوشت می آید دیگر « اما متاسفانه .... » چه معنی دارد ؟ سکوت برای چیست ؟ واضح تر بگو ببینم چرا متاسف هستی ؟ شاید من بتوانم سبب هایی که تو را متاسف می کند از میان بردارم . 

نام کتاب : نادره
نگارش : جعفر پیشه وری (1271-1326)
به کوشش : محمود مصور رحمانی ، صفدر تقی زاده
مدیر اجرایی : سرور فرهی
لیتوگرافی : تارنگ
صحافی : ایران زمین
شابک : 0-04-7920-964
تیراژ : 3000
قیمت : 5000 تومان
انتشارات گوینده
چاپ اول : زمستان 1383

پینوشت :

• برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به « نادره » در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی « نادره » کلیک کنید . 
•  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
• اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .