جراحت

این روزها ، سریالی به مناسبت ماه رمضان از تلویزیون پخش می شود با عنوان « جراحت » 

هنوز که سریال ، چیز خاصی نشان نداده که بخواهد خودش را نشان داده باشد یا بخواهد میزان جذابیت خودش را رو کرده باشد ، اما یک مساله ای در طول اولین قسمت از این سریال ، توجه من را به خودش جلب کرد . 

در قسمتی از سریال ، دختر « بزرگ » در حالی که موبایل در دست وارد خانه می شود ، به پدرش - بزرگ - می گوید که برادرش ( محمد ) پشت خط است . بزرگ از پسرش می پرسد که چرا زنگ نزدی و ازاین حرف ها که محمد جواب می دهد که هر چه به تلفن خانه زنگ می زنم ، اشغال است . بزرگ رو به دخترش ، می گوید که آیا تلفن خانه اشغال است ؟ او بعد از حدود سه الی چهار ثانیه به پدرش جواب می دهد که بله ، تلفن خانه اشغال است . یعنی در این سه ثانیه او توانسته با موبایل پدرش به تلفن خانه زنگ بزند و بفهمد که تلفن اشغال است . 

حالا هر کدام از شما که دوست دارید ، از موبایلتان ، تلفن خانه ی خودتان را بگیرید ، اگر توانستید که در سه ثانیه موفق به برقراری تماس شوید ، به ما هم بگویید . 

نکته ی دیگری که در این سریال ، توجه من را به خودش جلب کرد ، نقش پر رنگ « مرگ » در نخستین قسمت از این سریال بود . جایی که مادر آقای « بزرگ » ، دارد وصیت نامه اش را تنظیم می کند . و سخنانی راجع به مرگ ، بیان میشود . 

اولین قسمت از این سریال ، با طعم تند « مرگ » ذائقه ی بینندگان را تحریک می کرد .

پینوشت :

• برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
•  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
• اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .