این هم شعری دیگر از دوست عزیزم ، آقای احسان کبیری
تقدیم به همه ی میانه ای ها
و همه ی ایرانی های باحال و مهربون
خروش خشم تیشه ها
تاراپ ، توروپ ، خروش خشم تیشه ها
نفیر ناله ی زمین و های های ریشه ها
من و تو و شب و خدا به زیر سقف آسمان
و بستر گل وگیا در انحنای بیشه ها
چگونه می توان سرودن از تو ای زلال عشق ؟
زلالتر ز چشمه ای و صاف تر ز شیشه ها
تو شیشه ای ؟ نه ناز من ، تو سنگ مبهم غمی
به شیشه ی دلم زدی و پاره شد کلیشه ها
جفا کنی ، وفا طلب ، که مرد نیمه ره نیم
در این زمان توان زدن محک ، به عشق پیشه ها
تراش می دهم به دل ، زلال نام پاک تو
که ماندنی است یاد تو ، به دفتر همیشه ها
تقدیم به همه ی میانه ای ها
و همه ی ایرانی های باحال و مهربون
خروش خشم تیشه ها
تاراپ ، توروپ ، خروش خشم تیشه ها
نفیر ناله ی زمین و های های ریشه ها
من و تو و شب و خدا به زیر سقف آسمان
و بستر گل وگیا در انحنای بیشه ها
چگونه می توان سرودن از تو ای زلال عشق ؟
زلالتر ز چشمه ای و صاف تر ز شیشه ها
تو شیشه ای ؟ نه ناز من ، تو سنگ مبهم غمی
به شیشه ی دلم زدی و پاره شد کلیشه ها
جفا کنی ، وفا طلب ، که مرد نیمه ره نیم
در این زمان توان زدن محک ، به عشق پیشه ها
تراش می دهم به دل ، زلال نام پاک تو
که ماندنی است یاد تو ، به دفتر همیشه ها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
بازدیدکننده ی گرامی ، از اینکه بنده رو مفتخر به دریافت نظرات ارزشمند خودتون می کنید ، متشکرم . حسین حقگو