این مطلب را از سایت لیمونات برداشتم که چون بنظرم جالب آمد ، اینجا گذاشتم که شما هم بخوانید . بالاخره دانستن این مطلب برای مجردها ، خالی از لطف هم نیست .
چرا دختران خيلي خوب و اهل زندگي بايد در کنار آدمهاي شرور و بدرفتار قرار بگيرند " اما علت آن چيست؟ آيـا خـوب بـــودن است و يا چيز ديگر؟
تابـه حــال چندين بار اينگونه جملات را از آقايان ناکام در عشق شنيده ايد:" آدمهاي خوب هميشه بازنده هستند" و يا "چرا دختران خيلي خوب و اهل زندگي بايد در کنار آدمهاي شرور و بدرفتار قرار بگيرند " اما علت آن چيست؟ آيـا خـوب بـــودن است و يا چيز ديگر؟ مسلما خوب بـودن ن مي تواند علت آن باشد. عــلت اصلي آن زياد خوب بودن است!
تعجب مي‌‌کنيد؟ همراه شويد تا علت را با هم بررسي کنيم:
آيا " آدمهاي خوب هميشه بازنده هستند" ؟!
برخي از اوقات، پـسـران و مرداني که خيلي خوب و نازنين معرفي ميشوند و به ظاهر بسيار اهل زندگي و بي آزار هستند، داراي خصوصيات زير ميباشند:
1- افـرادي هستند که به همسر خود اجازه ميدهند تمام اداره امور زندگي را در دست بگيرند.
2- دوستاني هستند که براي همه، همه نوع کاري نجام ميدهند اما زندگي خودشان آشفته و فراموش شده است.
3- رئيسي هستند که به زيردستان خود از گل بالا تر نمي‌گويند و مدام مشغول راضي نگاه داشتن انها ميباشند.
4- مرداني هستند که به ديگران اجازه ميدهند هر آنچه دلشان خـواست در مــوردشان بگويند و اعتراضي نمي‌کنند.
5- بسيار وابسته هستند و هيچگاه نه نمي‌گويند.
6- زندگي آنها تحت کنترل ديگران و يا فرد خاصي مي‌باشد.
7- نيازها و خواسته‌هاي ديگران را بر نيازها و خواستهاي خودشان مقدم مي‌دارند.
8- از تمام ظرفيت خود استفاده نکرده و بدنبال پذيرش ديگران ميباشند.
9- قدرت خودشان را ناديده مي‌گيرند و نقش يک قرباني را در زندگي بازي ميکنند.
10- اشتباه و عيوب خود را پنهان ميکنند.
و اشتـبـاهاتـي کـه مردان به ظاهر خيلي خوب و نازنين مرتکب ميشوند به قرار زير است:
1- خيلي خود را محتاج و نيازمند زنان نشان ميدهند.
2- از دختران و زنان بت ساخته و آنان را مي‌پرستند.
3- براي ديگران زندگي ميکنند و خود و زندگيشان را به دست فراموشي مي‌سپارند.
4- شادي و خوشبختي آنها خيلي وابسته به ديگران مي‌باشد.
5- انتظارات غير واقـعـي دارنـد. انـتـظار دارنـد چـون خـودشـان دختـري را تا حد پرستش دوست دارند آن دختر نيز بايد در مقابل آنها را دوست بدارد.
و اما "چرا دختران به ظاهر خيلي خوب و اهل زندگي بايد در کنار آدمهاي شرور و بدرفتار قرار بگيرند "؟!
علل گرايش برخي دختران به مردان شرور و لاابالي:
1- فـقـدان اعتماد بنفس و عزت نفس در مرداني که خود را بسيار خوب مي‌‌دانند. مـردان کمرو از آنـکـه بـه دخـتـر مــورد علاقه خود نزديک شده و احساسش را بيان کنند هراس دارند. امـا هنـگـا مي که نزديک دختر مورد علاقه خود ن ميشوند و يا احساسشان را براي آن دختر بيان نمي‌کنند، چـگونه انتظار دارند آن دختر متوجه آن گردد؟ و يا زمانيـــکه براي خودشان ارزش و احترامي قائل نيستند، چگونه انتظار احترام از ديگران بايد داشته باشند؟
2- مردان خيلي خوب بدنبال زنان خيلي خوب هستند اما برخي اوقات زنان به ظاهر خيلي خوب نيز مانند مردان خيلي خوب کمرو ميباشند. اکنون چگونه ممکن است دو فرد کمرو جرات آن را پـيـدا کـنند و بـه يـکديگر نـزديک شوند و باب صحبت را بگشايند؟ همين موقع است که مردان شرور و بي پروا از راه مي‌رسند و دختران کم رو و خيلي خوب و بي صدا را از آن خود ميکنند.
3- اعـتـماد بنفس پايين خود دختر. دختراني که جذب مردان شرور مي‌‌گـردنـد مـعـمـولا خـودشـان از اعـتـماد بنـــفس پاييني برخوردارند و همين مســـئله سبب مي‌‌گـردد آنها رابطه وابسته اي با مــردان شرور برقرار کنند. معمولا به مـردان خيلي خـوب نزديک نمي‌شوند چون مي‌‌پــندارند لياقت اينگونه افراد را ندارند و يا رابطه آنها بزودي زود از هم خواهد پاشيد و توان راضي نگه داشتن آنها را ندارند. اما به مردان شرور اعتماد ميکنند و دوسـتـشان مي‌‌دارنــد چون اگر چه اين مردان مرتبا آنها را تحقير ميکنند اما اينگونه دختران دائما مي‌‌کوشند نظر وي را تغيير دهد.
4- مردان شرور و لاابالي براي ديگران و احساسات آنها ارزشي قائـل نمي‌باشند و طوري رفتار مي‌‌کـــنند که گويي پادشاه جهان هستند. از طرفي چون به دختران بي اعتنايي ميکنند، دختران بيشتر خواهان آنان مي‌‌گردند. از طـرف ديــگر آنها زود مايوس نمي‌شوند و هرگاه دختري آنان را طرد کرد، بدنبال دختر ديگري مي‌‌رونـد امــا مردان خيلي خوب و خجالتي با شنيدن جواب رد بسرعت مايوس ميشوند. از طـــرفي افراد شرور اعتماد بنفس کاذبي را به نمايش مي‌گذارند و يا دست به کارهاي مخاطره آ ميز مي‌زنند که همين مسئله دختران را فريب داده و جلب خود ميکند. بعلاوه چون افراد شرور چنين به نـظــر مي‌رسـند کـه از هيچ چيز نمي‌هراسند و توانايي دفاع در برابر هر فردي را دارند، دختران فاقد اعتماد بنفس جذب آنها ميشوند.
5- خود دختر شرور و لاابالي است. هر کـسي مايـل اسـت بـا هم نـوع خود رابطه برقرار کند. بنابراين جاي تعجب ندارد که اينگونه دختران تنها جذب مردان لاابالي خواهند شد.
6- برخي اوقات دختران و زنان بر اساس طبيـعتـشان تـمايـل دارنـد مشـکلات و ناراحتي‌هاي مردان بدکردار و شرور را حل و فصل کنند و در واقع نقش يک مادر ناجي و پرستار را براي انان ايفا کرده و در واقع فرشته نجات آنها گردند بـه ميان خاطر خود را قرباني اينگونه مردان ميکنند.
7- مردان خيلي خوب و خجالتي با تمام ويژگيهاي خوبشان معمولا افراد کسل کننده ميباشند. آنها دست به کارهاي مخاطره آميز و ماجراجويانه نمي‌زنند که دختران را تحت تاثير خود قرار دهند.
8- دختران سطحي نگر. اين گـونه دختران تنها به ظواهر اهميت ميدهند مانند: پول، ظاهر و مقام. آنها تنها مي‌خواهنـد بـه همرديفان خود فخر فروخته و خودنمايي کنند. بنـابرايـن بـا مردي که داراي ثروت و مقام و يا ظاهر خوبي باشد به هر قيمتي و حتي اگر آن مرد بي شـخصـيـت و لاابـالـــي و بد رفتار باشد رابطه برقرار ميکند.
9- بنابراين تابع بودن، بي آزار بودن، بسيار منعطف بودن اگر چه در ظاهر ممکن است که فرد را به مثابه يک مرد بسيار خوب جلوه دهد اما مناسب يک زندگي پر مخاطره نيست، و مـردان به ظاهر خيلي خوب بهتر است اندکي هم از خود: جرات، اعتماد بنفس، جذبه و ماجراجويي نشان دهند.
علل گرايش برخي دختران به مردان شرور و لاابالي
چرا دختران خيلي خوب و اهل زندگي بايد در کنار آدمهاي شرور و بدرفتار قرار بگيرند " اما علت آن چيست؟ آيـا خـوب بـــودن است و يا چيز ديگر؟
تابـه حــال چندين بار اينگونه جملات را از آقايان ناکام در عشق شنيده ايد:" آدمهاي خوب هميشه بازنده هستند" و يا "چرا دختران خيلي خوب و اهل زندگي بايد در کنار آدمهاي شرور و بدرفتار قرار بگيرند " اما علت آن چيست؟ آيـا خـوب بـــودن است و يا چيز ديگر؟ مسلما خوب بـودن ن مي تواند علت آن باشد. عــلت اصلي آن زياد خوب بودن است!
تعجب مي‌‌کنيد؟ همراه شويد تا علت را با هم بررسي کنيم:
آيا " آدمهاي خوب هميشه بازنده هستند" ؟!
برخي از اوقات، پـسـران و مرداني که خيلي خوب و نازنين معرفي ميشوند و به ظاهر بسيار اهل زندگي و بي آزار هستند، داراي خصوصيات زير ميباشند:
1- افـرادي هستند که به همسر خود اجازه ميدهند تمام اداره امور زندگي را در دست بگيرند.
2- دوستاني هستند که براي همه، همه نوع کاري نجام ميدهند اما زندگي خودشان آشفته و فراموش شده است.
3- رئيسي هستند که به زيردستان خود از گل بالا تر نمي‌گويند و مدام مشغول راضي نگاه داشتن انها ميباشند.
4- مرداني هستند که به ديگران اجازه ميدهند هر آنچه دلشان خـواست در مــوردشان بگويند و اعتراضي نمي‌کنند.
5- بسيار وابسته هستند و هيچگاه نه نمي‌گويند.
6- زندگي آنها تحت کنترل ديگران و يا فرد خاصي مي‌باشد.
7- نيازها و خواسته‌هاي ديگران را بر نيازها و خواستهاي خودشان مقدم مي‌دارند.
8- از تمام ظرفيت خود استفاده نکرده و بدنبال پذيرش ديگران ميباشند.
9- قدرت خودشان را ناديده مي‌گيرند و نقش يک قرباني را در زندگي بازي ميکنند.
10- اشتباه و عيوب خود را پنهان ميکنند.
و اشتـبـاهاتـي کـه مردان به ظاهر خيلي خوب و نازنين مرتکب ميشوند به قرار زير است:
1- خيلي خود را محتاج و نيازمند زنان نشان ميدهند.
2- از دختران و زنان بت ساخته و آنان را مي‌پرستند.
3- براي ديگران زندگي ميکنند و خود و زندگيشان را به دست فراموشي مي‌سپارند.
4- شادي و خوشبختي آنها خيلي وابسته به ديگران مي‌باشد.
5- انتظارات غير واقـعـي دارنـد. انـتـظار دارنـد چـون خـودشـان دختـري را تا حد پرستش دوست دارند آن دختر نيز بايد در مقابل آنها را دوست بدارد.
و اما "چرا دختران به ظاهر خيلي خوب و اهل زندگي بايد در کنار آدمهاي شرور و بدرفتار قرار بگيرند "؟!
علل گرايش برخي دختران به مردان شرور و لاابالي:
1- فـقـدان اعتماد بنفس و عزت نفس در مرداني که خود را بسيار خوب مي‌‌دانند. مـردان کمرو از آنـکـه بـه دخـتـر مــورد علاقه خود نزديک شده و احساسش را بيان کنند هراس دارند. امـا هنـگـا مي که نزديک دختر مورد علاقه خود ن ميشوند و يا احساسشان را براي آن دختر بيان نمي‌کنند، چـگونه انتظار دارند آن دختر متوجه آن گردد؟ و يا زمانيـــکه براي خودشان ارزش و احترامي قائل نيستند، چگونه انتظار احترام از ديگران بايد داشته باشند؟
2- مردان خيلي خوب بدنبال زنان خيلي خوب هستند اما برخي اوقات زنان به ظاهر خيلي خوب نيز مانند مردان خيلي خوب کمرو ميباشند. اکنون چگونه ممکن است دو فرد کمرو جرات آن را پـيـدا کـنند و بـه يـکديگر نـزديک شوند و باب صحبت را بگشايند؟ همين موقع است که مردان شرور و بي پروا از راه مي‌رسند و دختران کم رو و خيلي خوب و بي صدا را از آن خود ميکنند.
3- اعـتـماد بنفس پايين خود دختر. دختراني که جذب مردان شرور مي‌‌گـردنـد مـعـمـولا خـودشـان از اعـتـماد بنـــفس پاييني برخوردارند و همين مســـئله سبب مي‌‌گـردد آنها رابطه وابسته اي با مــردان شرور برقرار کنند. معمولا به مـردان خيلي خـوب نزديک نمي‌شوند چون مي‌‌پــندارند لياقت اينگونه افراد را ندارند و يا رابطه آنها بزودي زود از هم خواهد پاشيد و توان راضي نگه داشتن آنها را ندارند. اما به مردان شرور اعتماد ميکنند و دوسـتـشان مي‌‌دارنــد چون اگر چه اين مردان مرتبا آنها را تحقير ميکنند اما اينگونه دختران دائما مي‌‌کوشند نظر وي را تغيير دهد.
4- مردان شرور و لاابالي براي ديگران و احساسات آنها ارزشي قائـل نمي‌باشند و طوري رفتار مي‌‌کـــنند که گويي پادشاه جهان هستند. از طرفي چون به دختران بي اعتنايي ميکنند، دختران بيشتر خواهان آنان مي‌‌گردند. از طـرف ديــگر آنها زود مايوس نمي‌شوند و هرگاه دختري آنان را طرد کرد، بدنبال دختر ديگري مي‌‌رونـد امــا مردان خيلي خوب و خجالتي با شنيدن جواب رد بسرعت مايوس ميشوند. از طـــرفي افراد شرور اعتماد بنفس کاذبي را به نمايش مي‌گذارند و يا دست به کارهاي مخاطره آ ميز مي‌زنند که همين مسئله دختران را فريب داده و جلب خود ميکند. بعلاوه چون افراد شرور چنين به نـظــر مي‌رسـند کـه از هيچ چيز نمي‌هراسند و توانايي دفاع در برابر هر فردي را دارند، دختران فاقد اعتماد بنفس جذب آنها ميشوند.
5- خود دختر شرور و لاابالي است. هر کـسي مايـل اسـت بـا هم نـوع خود رابطه برقرار کند. بنابراين جاي تعجب ندارد که اينگونه دختران تنها جذب مردان لاابالي خواهند شد.
6- برخي اوقات دختران و زنان بر اساس طبيـعتـشان تـمايـل دارنـد مشـکلات و ناراحتي‌هاي مردان بدکردار و شرور را حل و فصل کنند و در واقع نقش يک مادر ناجي و پرستار را براي انان ايفا کرده و در واقع فرشته نجات آنها گردند بـه ميان خاطر خود را قرباني اينگونه مردان ميکنند.
7- مردان خيلي خوب و خجالتي با تمام ويژگيهاي خوبشان معمولا افراد کسل کننده ميباشند. آنها دست به کارهاي مخاطره آميز و ماجراجويانه نمي‌زنند که دختران را تحت تاثير خود قرار دهند.
8- دختران سطحي نگر. اين گـونه دختران تنها به ظواهر اهميت ميدهند مانند: پول، ظاهر و مقام. آنها تنها مي‌خواهنـد بـه همرديفان خود فخر فروخته و خودنمايي کنند. بنـابرايـن بـا مردي که داراي ثروت و مقام و يا ظاهر خوبي باشد به هر قيمتي و حتي اگر آن مرد بي شـخصـيـت و لاابـالـــي و بد رفتار باشد رابطه برقرار ميکند.
9- بنابراين تابع بودن، بي آزار بودن، بسيار منعطف بودن اگر چه در ظاهر ممکن است که فرد را به مثابه يک مرد بسيار خوب جلوه دهد اما مناسب يک زندگي پر مخاطره نيست، و مـردان به ظاهر خيلي خوب بهتر است اندکي هم از خود: جرات، اعتماد بنفس، جذبه و ماجراجويي نشان دهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
بازدیدکننده ی گرامی ، از اینکه بنده رو مفتخر به دریافت نظرات ارزشمند خودتون می کنید ، متشکرم . حسین حقگو