۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

مزرعه ی حیوانات7


و اینک ادامه ی داستان :

حیوانات انگلستان

حیوانات ایرلند

حیوانات هر خطه و هر سرزمین

شعر زیبای مرا گوش کنید :

خبری هست مرا ،

از زمانی روشن .

دیر یا زود فرا می رسد آن روز

بشکند سلطه ی بیدادگری انسان .

انگلستان پر از بار و ثمر

جایگاهی است برای حیوان

و فقط حیوانات

پا گذارند بر آن .

حلقه های بندگی از گرده هامان وا شود

کوله های بردگی از پشت ها مان وا شود

دیگر از افسارها هرگز نمی بینید اثر .

گوش هاتان نشنود دیگر صدای ضربت شلاق بیداد و ستم .

نعمتی بیش از تصورهایتان خواهید دید .

مال ما خواهد بود ، گندم و جوهایمان

جو دوسر یا یونجه مان

هم چغندر مال ماست

هم که شبدر مال ماست

لوبیا هم مال ماست

روز پیروزی ما ، همه چیز از آن ماست .

نور می تابد به خاک انگلیس

آبها خالص تر از اکنون شود .

هم نسیم و بادها ، دلنوازان تر وزند .

روز آزادی ما ، آن روز هست .

پس تلاشی پیگیر

محنتی دایم و یکریز

احتیاج است تا به آزادی رسید .

گرچه قبل از آنکه آزادی رسد

مرگ بر خانه هامان در زند .

گاوها و اسب ها

بوقلمون

غازها ؛

رنج می باید کشید

تا به آزادی رسید

حیوانات انگلستان

حیوانات ایرلند

حیوانات هر خطه و هر سرزمین

گوش بدارید ندای مرا

نشر دهید آنچه شنیدید را

قصه ی فردای زرین روی را .


 


 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازدیدکننده ی گرامی ، از اینکه بنده رو مفتخر به دریافت نظرات ارزشمند خودتون می کنید ، متشکرم . حسین حقگو

Free counter and web stats