۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه

نفرت من از مولودی خوانی پاپ

این روزها ، همه چیز عوض شده
این روزها ، همه چیز ، یک رنگ دیگری شده
امشب ، بمناسبت میلاد حضرت زینب ، تلویزیون برنامه های مولودی خوانی پخش می کرد .
یک مداح ، با آهنگ پاپ ، با ریتم تند ، داشت کلماتی عاشقانه را میخواند .
کلمات و جملاتی عاشقانه ، که باید ربطش می دادی به میلاد حضرت زینب ، وگرنه که می شد طور دیگری هم آن را معنا کرد .
و اینکه زمانی که این آهنگ پاپ را میخوانی ، باید صدایت دورگه باشد ، مثل این آدمهای معتادی که تارهای صوتیشان درب و داغان است .اگر اینجوری نخوانی که می شوی مجید خراطها و محسن یگانه و ... . تازه اینها که خوب است . شاید بشوی اندی و ...
بنابراین باید صدایت مثل معتادها بشود و یک جورهایی ، صدایت ناساز باشد و نا جور .
بعدش می توانی هر شعر پاپی را انتخاب کنی ، یک مقدار بالا و پایینش کنی .
آنوقت خواهی دید که همان آهنگی که تا دیروز اگر به آرامی آن را در محل کارت زمزمه می کردی ، برایت دردسرساز می شد و شاید انگ عدم صلاحیت مکتبی به تو می خورد ، امروز با این تغییرات ، می شود سبب تایید صلاحیت دوچندان تو .
واتو واتو را بخاطر دارید . هم سن های من که حتما می دانند . واتو واتو عوض میشه . برای نسل جدید هم که می شه گفت میو میو عوض می شه .
آره دیگه .
اینطوریاست .
یک عده جوان ....، در این مجلس نشسته اند که با آهنگ شاد و پاپ این آقای مداح حال می کنند .
کف می زنند و خود را به آرامی تکان می دهند . ( نوع مجاز رقص مذهبی )
به این حرکات موزون برادران اهل دین و دیانت  ، می گویند شور .
ولی به آن حرکات موزون ایادی شیطان ، می گویند رقص .
بهرحال ،
این جوان ها شور می گیرند و کف می زنند و حال می کنند و حرکات موزون از خودشان در می کنند و با صدای خشن و آهنگ پاپ ، میلاد حضرت زینب را جشن می گیرند .
جوانان دین مداری که خودشان را نمایندگان مستقیم خدا بر روی زمین می دانند .
کسانی که نعوذ بالله ، بعضا اگر کسی جلویشان را نگیرد ، خود خدا را هم موعظه می کنند .
کسانی که دین را به نرخ روز ، تفسیر و تعبیر می کنند .
کسانی که دین را به بازی می گیرند .
کسانی که خود را معیار و مبنای تفسیر دین می دانند .
کسانی که حالم ازشان بهم می خورد .

همیشه با دیدن این صحنه های جشن و سرور مذهبی ، یاد خاطره ای می افتم که در آن ، به واسطه ی « دست زدن » مورد توبیخ قرار گرفتم .
چگونه است که در این کشور ، با همان نظام و قانون ، دست زدن یک عمل غیر اسلامی بوده و امروز ، دست زدن به طور رسمی در مراسم مذهبی و در مساجد و حسینیه های این کشور ، به مناسبت های مذهبی ترویج و تبلیغ می شود .
چگونه است که زمانی کسی جرات نداشت در مراسم مذهبی و در حضور برخی برادران ، دست بزند و اینگونه شادی و نشاط خود را بروز دهد و امروز ، اینگونه اسلام وانقلاب ، تغییر رنگ و موضع داده است ؟
آیا اسلام عوض شده ؟
آیا انقلاب عوض شده ؟
و یا اینکه احتمالا برداران عوض شده اند .
چگونه است که زمانی برای خواندن ترانه های پاپ ، در این کشور هیاهویی برپا می شد و چنانچه به اولین ترانه های پاپ جمهوری اسلامی نگاه کنید ، ترانه های مسخره ای را می بینید که از ترس برخورد برادران ، با اعمال شدیدترین خودسانسوری ها ، ترانه های بسیار بی کیفیتی را به نام پاپ به جامعه عرضه می کردند .
چگونه است که امروز ، پاپ نه تنها در ترانه ها به پیشرفت های قابل ملاحظه ای دست یافته ، بلکه در مفاهیم مذهبی نیز رسوخ یافته است .
چگونه است که این پاپ غربی ، در مداحی ها و مولودی خوانی های مذهبی ما نیز رسوخ یافته است .
چگونه است که عمل قبیح دیروز ، امروز زینت بخش مساجد و حسینیه های ما شده است ؟
آیا اسلام عوض شده است ؟
آیا انقلاب عوض شده است ؟
و یا اینکه احتمالا برادران عوض شده اند ؟

اسلام که همان اسلام است .
انقلاب هم که همان انقلاب است .
اما برادران ، عوض شده اند .
برادران دیروز ، تفکری دیگر داشتند و نگرشی متفاوت .
برادران امروز ، مدرنتر از گذشته فکر می کنند و متفاوت از آن .
اگر دیروزی ها با آهنگ های سنتی حال می کردند ، امروزی ها پاپ را دوست دارند و حتی آن را به حریم مذهبی خود وارد کرده و رنگ و بوی مذهب به آن می دهند تا بتوان رسمیت به آن بخشید و بطور علنی ، آن را به کار گرفت .
اگر دیروزی ها ، دست زدن را قبیح و ناپسند دانسته و شادی مسلمان را با صلوات ، قابل بیان می دانستند ، امروزی هایشان در هر مراسم جشن مذهبی ، نه تنها دست می زنند ، بلکه حرکات موزون نیز از خود نشان می دهند .

اینها که ایراد ندارد .
انسان در حال پیشرفت است و هیچ دلیلی ندارد که مردان گذشته ی تاریخ ، همواره برحق باشند و هر چه گفته باشند ، قانون لایتغیر الهی باشد . ممکن در مساله ای دچار اشتباه ، نگاه متعصبانه و سخت گیرانه و یا اهمال و تساهل شده باشند .
اینها کاملا منطقی است .

اما آنچیزی که عذاب آور است ، این است که چرا باید یک عده ، خودشان را معیار ومبنای تفسیر قرآن و دین و مذهب بدانند و نگاه شخصی یا جمعی خودشان را به کل جامعه تعمیم داده و حتی آن را مجبور به پذیرش این نظر کنند ؟
آیا دیروزیها اشتباه می گفتند که نباید دست زد و کف زد ؟
اگر اشتباه می گفتند ، از کجا معلوم که برخی محدودیتهای کنونی نیز در سی سال آینده ، در همین نظام ، فقط به واسطه ی تعویض نسل همین برادران ، مجددا مجاز نشود ؟
چه بسا ، با تغییر یک نسل ، ترانه های رپ هم مجاز شود و مداحی ها هم حالت رپ به خودش بگیرد ؟
چه بسا که دیگر داشتن ماهواره در منزل ، نشان کفر و گناه نباشد !!!!!
چه بسا که اگر در خانه ات ماهواره داشتی ، مسئول مذهبی اداره ات به تو تذکر ندهد که چرا اعمال خلاف شرع انجام می دهی !!!
چه بسا که رقصیدن ( با توجه به حرکات موزونی که در برخی مراسم مذهبی مشاهده می شود ) ، هم با رعایت برخی ملاحظات ، قانونی و مجاز شمرده شود !!!

پس چگونه و بنا به چه منطقی ، برخی به خود اجازه می دهند که فراتر از قانون ، نظرات شخصی خود را به دیگران تحمیل کنند و آن را دلیلی بر تایید و رد صلاحیت افراد دانسته و یا به این واسطه ، افراد را مورد تهمت قرار دهند . چیزی که در ادارات ، نهادها و سازمانهای دولتی ، امری شایع و رایج است .

۱ نظر:

  1. دوست من، در کشوری که دروغ و ریاکاری حاکم باشد بیشتر از این هم انتظار نباید داشت.

    پاسخحذف

بازدیدکننده ی گرامی ، از اینکه بنده رو مفتخر به دریافت نظرات ارزشمند خودتون می کنید ، متشکرم . حسین حقگو

Free counter and web stats