امروز ، هفته نامه ی قافلان میانه را میخواندم .
واقعا وضعیت خبر رسانی و روزنامه نگاری در این شهر ، افتضاح است .
یک شهر با جمعیتی قابل توجه که ادعا دارد که دومین شهر در استان آذربایجانشرقی است .
یک شهر که بعد از تبریز ، خود را سرور و سالار شهرهای استان می داند .
یک شهر که دارای جمعیت قابل توجهی از افراد باسواد و جوان و با انگیزه است .
اما این شهر ، دچار رکودی است که استعدادهایش را به زباله دانی می فرستد .
اینجا ، استعدادها می میرند .
اینجا ، جوانها پیر می شوند .
اینجا ، پیرها کپک می زنند .
اینجا ، میانه است ، شهر من .
اینجا ، میانه است ، شهر ارواح سرگردان .
اینجا همه مرده اند . مردگانی که بر زمین گام می نهند . مردگانی که نفس می کشند .
البته یک مقدار غلو کردم و قضیه تا این حد ، بغرنج نیست .
ولی باید بپذیریم که خیلی از وضع مناسب ، فاصله دارد .
در روزنامه ی قافلان ، به جز مطلبی که به زیرساختهای این شهر می پرداخت ، هیچ مطلب قابل توجه دیگری ندیدم .
تازه این هم در رده ی مطالب تحلیلی قرار داشت و نمی شد که اسم خبر بر آن نهاد .
آیا شهر میانه ، با این همه جمعیت ، با این همه رویداد ، با بیش از سیصد روستا ، با انبوهی از مشکلات و دغدغه ها ، با کوهی از خواسته های نافرجام این مردم ، آیا در طول یک هفته ، به اندازه ی ده صفحه خبر ندارد ؟
آیا شایسته است که این هفته نامه ی میانه ای ، نیمی از صفحات خود را به تبلیغات اختصاص داده و ضمنا بخش عمده ای از مطالب آن ، به مسایل غیرخبری اختصاص یابد ؟
آیا وقتی جای کافی برای درج خبر نداریم ، نیازی است که به مساله ی ماست و خوردن آن با چیپس پرداخته شود ؟
واقعا که خنده دار است !
هیچ کس برای این مردم ارزش قایل نیست .
حتی این روزنامه ای که مثلا متعلق به این مردم است .
اهالی محترم روزنامه ی قافلان یا از روزنامه نگاری بی خبرند ، یا از کسب خبر ناتوانند .
چرا اقدام به جذب خبرنگار افتخاری نمی کنید .
در هر روستا ، حداقل یک نفر خبرنگار افتخاری داشته باشید .
در همه ی ادارات و نهادها ، از بین افراد مختلف ، خبرنگار و رابط داشته باشید تا بتوانید به اخبار پنهان ادارات دست پیدا کنید.
آقایان قافلانی ، با شما هستم
یک کم به خودتان بیایید .
میانه ، استعداد این کار را دارد . این جوانان برای همکاری با شما ، هرگز پولی نخواهند خواست . با موبایلشان برایتان عکس تهیه می کنند . و با قلمشان ، برایتان خبر تهیه می کند . شما فقط به آنها اعتماد کنید . خواهید دید که این هفته نامه دگرگون خواهد شد .
امیدوارم که شاهد تغییر و دگرگونی در این هفته نامه باشیم .
واقعا وضعیت خبر رسانی و روزنامه نگاری در این شهر ، افتضاح است .
یک شهر با جمعیتی قابل توجه که ادعا دارد که دومین شهر در استان آذربایجانشرقی است .
یک شهر که بعد از تبریز ، خود را سرور و سالار شهرهای استان می داند .
یک شهر که دارای جمعیت قابل توجهی از افراد باسواد و جوان و با انگیزه است .
اما این شهر ، دچار رکودی است که استعدادهایش را به زباله دانی می فرستد .
اینجا ، استعدادها می میرند .
اینجا ، جوانها پیر می شوند .
اینجا ، پیرها کپک می زنند .
اینجا ، میانه است ، شهر من .
اینجا ، میانه است ، شهر ارواح سرگردان .
اینجا همه مرده اند . مردگانی که بر زمین گام می نهند . مردگانی که نفس می کشند .
البته یک مقدار غلو کردم و قضیه تا این حد ، بغرنج نیست .
ولی باید بپذیریم که خیلی از وضع مناسب ، فاصله دارد .
در روزنامه ی قافلان ، به جز مطلبی که به زیرساختهای این شهر می پرداخت ، هیچ مطلب قابل توجه دیگری ندیدم .
تازه این هم در رده ی مطالب تحلیلی قرار داشت و نمی شد که اسم خبر بر آن نهاد .
آیا شهر میانه ، با این همه جمعیت ، با این همه رویداد ، با بیش از سیصد روستا ، با انبوهی از مشکلات و دغدغه ها ، با کوهی از خواسته های نافرجام این مردم ، آیا در طول یک هفته ، به اندازه ی ده صفحه خبر ندارد ؟
آیا شایسته است که این هفته نامه ی میانه ای ، نیمی از صفحات خود را به تبلیغات اختصاص داده و ضمنا بخش عمده ای از مطالب آن ، به مسایل غیرخبری اختصاص یابد ؟
آیا وقتی جای کافی برای درج خبر نداریم ، نیازی است که به مساله ی ماست و خوردن آن با چیپس پرداخته شود ؟
واقعا که خنده دار است !
هیچ کس برای این مردم ارزش قایل نیست .
حتی این روزنامه ای که مثلا متعلق به این مردم است .
اهالی محترم روزنامه ی قافلان یا از روزنامه نگاری بی خبرند ، یا از کسب خبر ناتوانند .
چرا اقدام به جذب خبرنگار افتخاری نمی کنید .
در هر روستا ، حداقل یک نفر خبرنگار افتخاری داشته باشید .
در همه ی ادارات و نهادها ، از بین افراد مختلف ، خبرنگار و رابط داشته باشید تا بتوانید به اخبار پنهان ادارات دست پیدا کنید.
آقایان قافلانی ، با شما هستم
یک کم به خودتان بیایید .
میانه ، استعداد این کار را دارد . این جوانان برای همکاری با شما ، هرگز پولی نخواهند خواست . با موبایلشان برایتان عکس تهیه می کنند . و با قلمشان ، برایتان خبر تهیه می کند . شما فقط به آنها اعتماد کنید . خواهید دید که این هفته نامه دگرگون خواهد شد .
امیدوارم که شاهد تغییر و دگرگونی در این هفته نامه باشیم .
این دغدغه ای که خیلی ها تو شهرستانها دارن.
پاسخحذفخیلی جاها هستن که هنوز معنی و مفهوم واقعی روزنامه نگاری درک نشده.
امیدوارم این هفته نامه صداتو بشنوه. البته اگه تو دنیای مجازی دستی داشته باشه!
من معتقدم که تا وقتی که همه ی کارهایی که در یک مورد که کوتاهی شده ، انجام ندادم ، حق ندارم که ناامیدانه ، همه رو محکوم کنم .
پاسخحذفبنابراین فعلا به عملکردی نقد مانند ، رو آوردم . اگه ببینم هیچ تفاوتی نکرده ، اونوقت فعال تر عمل می کنم .
گام به گام بسوی پیروزی .
بنظر من همه ی بدبختی های ما ناشی از بی تفاوتی های ماست .
قافلان دست همه دوستان و منتقدان خود را به گرمی می فشارد.برادر عزیز آقای حق گو. شماره تماس در صورت تمایل به برقراری ارتباط 09141245407
پاسخحذف