یك وقت بدون اطّلاع وارد محلهای برای دیدن خانواده شهیدی شدیم، دیدم محله پر از جمعیت است و برای ورود مقام معظّم رهبری، گاو و گوسفند آماده كردهاند.
آقا با دیدن صحنه ناراحت شدند و فرمودند: مگر نگفتم مزاحم مردم نشوید و دیدار من بدون اطّلاع قبلی باشد. ما عرض كردیم: آقا؛ از دفتر اطلاع ندادهاند.
بالاخره آقا وارد منزل پدر شهید شدند و فرمودند: بگو ببینم چه كسی آمدن مرا به شما اطلاع داده است، آیا از دفتر اطلاع دادهاند؟ پدر شهید عرض كرد: نه آقا، من دیشب حاج آقا روح اللّه (امام رحمهالله ) را در خواب دیدم، پسرم علیرضا نیز در كنار امام رحمهالله نشسته بود.
امام رحمهالله رو به من كردند و فرمودند: فلانی، فردا شب مهمان عزیزی داری، از مهمانت پذیرایی كن. گفتم: مهمان من كیست؟ فرمود رهبر مهمان شما است. با تعجب گفتم رهبر میخواهد به خانه من بیاید؟! پسرم گفت: بله بابا، رهبر میخواهد به خانه ما بیاید، از ایشان پذیرایی كنید.
حجة الاسلام احمدی (از اساتید حوزه علمیه قم)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
بازدیدکننده ی گرامی ، از اینکه بنده رو مفتخر به دریافت نظرات ارزشمند خودتون می کنید ، متشکرم . حسین حقگو