آموزش رقص

امروز خبری را در سایت الف خواندم که واقعا جالب بود .
توزیع گسترده ی سی دی های آموزش رقص در تهران .
کلاس های مختلط زن و مرد آموزش رقص در تهران .
من به خوبی و بدی این موضوع ، کاری ندارم و اصلا در مقام رد یا تایید آن نیستم .
اما نکته ای در این بین ، توجه من را به خودش جلب کرد .
دولت مقتدر جمهوری اسلامی ، بیش از سی سال تلاش در جهت هر چه اسلامی تر کردن این جامعه داشته است .
جامعه ای که روزی به خاطر آرمانهای اسلامیش ، انقلاب کرد و شهید داد .
جامعه ای که به خاطر آرمانهای انقلابیش ، سالها در میادین جنگ مبارزه کرد و شهید داد .
امروز نسل سوم و چهارم همین انقلاب ، در کلاسهای مختلط رقص شرکت می کنند .
بخشی از نسل اول و دوم ، در قالب دولت ، حکومت و نیروهای نظامی بسیج ، سپاه و نیروی انتظامی ، برخورد فیزیکی با جوانان را در جهت ترویج مسائل اسلامی در دستور کار خود قرار دادند .
من در این نوشته قصد مخالفت یا تایید هیچ چیزی را ندارم .
فقط می خواهم بگویم ، چه بوده ایم و چه شده ایم .
می خواهم بگویم که شاید راه را وارونه رفته ایم .
وقتی دانشجویمان ، دیپلمه به دانشگاه آزاد می رود و بیسواد بیرون می آید .
وقتی که همه ی هم و غم نیروی انتظامی ، یک تار موی دختر ایرانی است .
وقتی که پیراهن آستین کوتاه یک پسر ، مایه ی ناراحتی و عذاب نیروی انتظامی است .
این جوان ، راه دیگری را برای مقابله با این فشار انتخاب می کند .
و شاید کلاسها و انجمن های زیرزمینی رقص و پارتی های مخفی و روابط جنسی عجیب و غریب ایرانی ، نتیجه ای معکوس باشد که از این فشار منتج شده است .
تاریخ از ما چه خواهد نوشت ؟
مطمئنم که تاریخ دوره ی ما بسیار خواندنی خواهد بود برای نسل های آینده .
صد سال بعد ، کتاب تاریخی خواهیم داشت که شاید خواندنی ترین کتاب تاریخ دنیا باشد .
کاش زنده باشم و ببینم کتاب تاریخ آن روز را .
آیا من صد و سی سال عمر خواهم کرد ؟
برایم دعا کنید .