۱۳۸۹ خرداد ۲۰, پنجشنبه

این است ارتش آمریکا

جسون واشبورن، سرباز آمریکایی سه مرتبه در عراق به کشورش خدمت کرده. او در مارچ 13-16 سال 2008 در یک گردهمایی در مریلند آمریکا، خاطراتی از تجربیاتش و مشاهداتش در عراق بازگو کرد که برای همه تکان دهنده بود. این قطعه ترجمه ای ساده از صحبت های او و دیگر سربازان معترف در این گردهمایی است...
«یادم می آد یه خانوم در حال پیاده روی بود. او کیسه ی بزرگی در دست داشت و به سمت ما در حال حرکت بود... ما زن رو با تفنگ مارک 19، یعنی تفنگی که نارجک پرتاب می کنه، هدف گرفتیم. وقتی گرد و غبار نشست، متوجه شدیم که کیسه پر از غذا و میوه بوده؛ او تلاش کرده بود برای ما غذا بیاره، ولی ما تکه تکش کردیم.»
جسون در ادامه گفت: «به ما با ایما و اشاره گفتن که با خودمون "تفنگ انداختنی" یا "بیل انداختنی" حمل کنیم. (منظور از این "تفنگ انداختنی" این بود که) ما این اسلحه ها رو با خودمون حمل می کردیم که اگر توی راه شهروند بی گناهی رو به اشتباه کشتیم، تفنگ رو روی بدنش بندازیم و اون فرد رو به عنوان چریک (تروریست) معرفی کنیم.»
"هارت ویگس" که یکی دیگر از سربازهای اعتراف کننده بود، گفت: «یک بار به ما دستور دادن که همه ی تاکسی ها رو گلوله بارون کنیم چون دشمن از تاکسی برای حمل و نقل استفاده می کنه... یکی از تک تیراندازها گفت: "ببخشید؟ درست شنیدم!؟ همه ی تاکسی های (شهر) رو هدف بگیریم؟" فرمانده جواب داد: "درست شنیدی سرباز. به همه ی تاکسی ها شلیک کنید!" اون موقع بود که از آتیشی که روی تاکسی ها فرود آوردیم، کل شهر روشن شد»
... "براین کسلر"، یک سرباز معترف دیگه گفت: «... می دیدم که بعضی از سربازها توی کیسه ادرار و مدفوع می کردن و کیسه ها رو به سمت بچه های عراقی کنار جاده پرت می کردن»
... "جسون وین" که او نیز سه نوبت در عراق خدمت کرده است گفت: «اگر کسی در دست خودش بیل داشت، یا روی پشت بوم با تلفن همراه صحبت می کرد، یا شبانه در خیابون ها بود، او رو می کشتیم. قابل شمارش نیست که چه قدر آدم این طور کشته شدن. دیگه آخرای کار بهمون گفتن به هر کس شلیک کنیم، و فرمانده ها هوامون رو خواهند داشت (که بازخواست نشیم).»

منبع را در اینجا ببینید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازدیدکننده ی گرامی ، از اینکه بنده رو مفتخر به دریافت نظرات ارزشمند خودتون می کنید ، متشکرم . حسین حقگو

Free counter and web stats