صدا و سیما ، یکی از مهمترین عرصه هایی است که در شکل دهی به نحوه ی رفتار و شخصیت و حتی شکل ظاهری و پوشش جوانان نقش مستقیم دارد . یعنی تعداد زیادی از جوانان ، رنگ پیراهن ، مدل پیراهن ، مدل مو ، طرز حرف زدن ، نحوه ی راه رفتن ، نحوه ی خندیدن ، نوع دست دادن با دوستانشان ، متلک پراندن ، شوخی کردن و رفتارهای اجتماعی خود را از شخصیتهای محبوب خود در صدا و سیما تقلید می کنند .
شخصیتهایی که هر کدام به نسبت خودشان بر روی مخاطبانشان تاثیراتی را داشته و بهرحال بر خلقیات آنان نیز موثرند .
مثلا حتی اگر محتوای برنامه ای علمی باشد ، اما باز هم نحوه ی عملکرد مجری برنامه و حتی نوع میان برنامه ها ، بطور غیرمستقیم ، بر مخاطب تاثیر آموزشی خواهد داشت .
تلویزیون جمهوری اسلامی ایران ، در رقابت با شبکه های ماهواره ای ، نقش مهمی را در کشور ایفا می کند .
در حالیکه شبکه هایی مثل « فارسی 1 » با پخش سریالهای دوبله شده ی فارسی ، بزرگترین برگ برنده ی سیمای جمهوری اسلامی را نیز از او ربوده اند ، واقعا صدا و سیما در ایران ، مظلوم و مهجور مانده و تنها کسانی به دنبال این شبکه های داخلی هستند ، که یا بضاعت خرید دستگاه « ماهواره » را ندارند ، یا محدودیت های شغلی در این رابطه دارند و یا اینکه اصولا با دستگاهی به نام « ماهواره » مخالفند و ماهواره را دستگاهی « غیرشرعی » می دانند و کلا به این تکنولوژی « بدبین » هستند . بجز این سه دسته ، بقیه ی افراد ، کمابیش از بینندگان ماهواره اند .
و در اکثر موارد کسانی که هم تلویزیون ایران را می بینند و هم ماهواره را ، بطور متوسط بیش از 50 درصد از زمان خویش را به تماشای ماهواره اختصاص می دهند . و این یعنی شکست « صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران »
البته به دلیل اینکه من خودم ماهواره ندارم ، نمی توانم آمار درستی از وضعیت شبکه های ماهواره ای ارائه بدهم ، و بگویم که کدام شبکه ها ، برنامه های جذابتری دارند . اما آنچه شنیده می شود ، حاکی از آن است که ماهواره ، یک سر و گردن ، از سیمای ج.ا.ا برتر است .
اما آدم فلک زده ای مثل من ، ناچار می شود که یک روز از بیکاری بنشیند و برنامه ای به نام « آفتابگردان » را از تلویزیون ببیند .
« آفتابگردان » را دیده اید که این روزها با یک مجری برگزار می شود .
یک مجری جلف که مسخره بازی و ادا و اطوار در آوردن را از اصول کاری خودش می داند .
حتی یک لحظه ، رفتار متین و محترمانه ای از او دیده نمی شود .
گاهی چشمانش ، یک جوری می شود .
گاهی حرکات دستانش ، عجیب و غریب می شود .
گاهی این ور و آن ور می پرد .
و همه ی این حرکاتش ، بنحو شدید ، تهوع آور است .
هرچقدر حرکات عمو پورنگ برایم جذاب و دلنشین بود ، حرکات این «مردک» برایم تهوع آور بود .
اما خوب ، تقصیر مجری این برنامه نیست .
انگار که جلف بازی ، جزیی از وظایف مجریان برنامه های « نوجوانان و جوانان » شده که به آنان دیکته شده است .
پسرانی جلف و مسخره که هیچ هنر و توانمندی خاصی در امر مجری گری ندارند و بنابراین با بذله گویی و جلف بازی بیش از حد ، سعی دارند که خود را توانا و مفید جلوه دهند .
از جمله ی این موارد را در برنامه ای تحت عنوان « گزینه ی 2 » نیز می توان یافت .
برنامه ای علمی که کارشناس آن ، جناب آقای « پوردستمالچی » نیز فردی متین و موقر بوده و هرگز در برابر جلف بازی های مجری برنامه تسلیم نمی شود .
مجری برنامه با جلف بازی های بیش از حد ، قصد دارد که فضای طنزی به برنامه ببخشد .
اما من که حالم از این وضع بهم می خورد .
اینها مثل اینکه فرق طنز و شوخی و جلف بازی را نمی دانند .
بهرحال با این فرهنگ سازی که صدا و سیما می کند ، معلوم نیست به کدام سمت می رویم .
من هم کاملا با نظر شما موافقم. مجری های صدا و سیما به طور بسیار تصنعی سعی دارند خودشون رو مجری های متبحری جلوه بدهند.احساس راحتی اینها جلوی دوربین آدم رو به خنده می ندازه
پاسخحذف