خیلی عجیب است، اما واقعیت دارد؛ چرا نباید به خودمان اجازه دهیم که رک و رو راست در مورد تمایلات جنسیمان با شریک زندگی خود صحبت کنیم؟ در مورد تمام مطالب کوچک و بی ارزش با همسر خود صحبت می کنید، اما به راستی آخرین باری که در مورد خواست ها و تمایلات جنسی خود با او صحبت کرده اید به چند مدت قبل باز می گردد؟ اغلب اوقات عادت داریم که حول محور آن حرف بزنیم، اما از اشاره مستقیم به نیازهایمان طفره می رویم. انتظار داریم تا همسرمان با قدرت تخیل و درک خود به خواست های جنسی ما پی ببرند؛ گاهی اوقات آنقدر از دایره عقل و منطق خارج میشویم که تصور می کنیم اگر ما را "واقعا دوست داشته باشند" آنوقت خودشان باید به خودی خود، متوجه شوند که در این نوع روابط، چه چیز موجبات رضایت ما را فراهم می آورد.
چه چیز باعث می شود که شما آنطور که باید و شاید نتوانید با همسرتان در مورد چنین مسائل مهمی صادقانه به گفتگو بنشینید؟ شاید می ترسید که مبادا مورد پذیرش او قرار نگیرید، یا دیدگاه هایتان از کودکی طوری شکل گرفته باشد که صحبت کردن در مورد مسائل جنسی را بدانید، این امکان نیز وجود دارد که تصور کنید اگر مشکلات خود را در این زمینه مطرح کنید، معشوقه شما مورد لطمه می بیند و احساس می کند که نمی تواند به حد کافی رضایت شما را جلب کند. بدون توجه به دلیلی که شما را از داشتن یک رابطه مطلوب جنسی باز می دارد، باید بدانید تنها نکته مهمی که به خاطر سپردن آن ارزشمند می باشد، این است که مطرح نکردن نیاز، مساوی است با برآورده نشدن آن.
در راستای همین مطلب، باید توجه داشته باشید که شریک زندگی شما صرفاً موظف به مرتفع ساختن تمام نیازهای گاه و بی گاه شما نیست. باید یاد بگیرید که نیازهای خود را به گونه ای مطرح کنید که هم احترام خود را در رابطه حفظ کنید و هم ارزش طرف مقابل را نگه دارید. بیان کردن عبارات محبت آمیز کمی دشوار به نظر می رسد، اما در اکثر موارد شما را به سمت نتیجه مطلوب رهنمون خواهد ساخت: "عزیزم.. می دونی وقتی... را انجام می دهی، من واقعا لذت می برم" و یا "دوست داری برایت چه کاری انجام دهم تا احساس رضایت بیشتری پیدا کنی؟"
شاید گاهی اوقات با هم صحبت کنید، اما باز هم به نتیجه مطلوب نرسید. یکی از اشکالات گفتگوی شما سوء تفاهم و درک نادرست از نظریات یکدیگر می باشد. دلیل اصلی پیدایش مشکل شما در این زمینه نیز مربوط می شود به عدم آگاهی هر دو طرف، از تکنیک ها و روش های نوین مکالمه. در برخی از فرهنگ ها، صحبت کردن یک سنت دیرینه به شمار می رود، اما متاسفانه با احتساب به زندگی ماشینی و فقدان وقت کافی، اکثر مردم جرات خود را برای سخن گفتن از دست داده اند. در طی فرایندی که سعی می کنیم نیازهای احساسی و عاطفی را همواره در دلمان و برای خودمان محفوظ نگه داریم، فشار عصبی بسیار زیادی بر روی ما وارد می شود که تاثیرات این تنش بعد ها به صورت بد اخلاقی، تند خویی و یا حتی "تنبیه" در برابر شریک زندگی بروز می کند، افراد به خیال خود تصور می کنند که می توانند تمام تمایلات خود را به اتکا به این روش برآورده سازند.
زمانیکه بر روی احساسات خود در پوش بگذارید، این تمایلات غریزی، به صورت خودآگاه و یا ناخودآگاه از مسیرهای دیگری خود را نشان می دهند و نه تنها به زندگی مشترک شما آسیب وارد می سازند، بلکه موجب می شوند که شریک زندگیتان نیز به رضایت کامل نرسد و افسرده و خشمگین شده و رفته رفته، به مرور زمان علاقه خود را نسبت به شما از دست بدهد. بطور عجیبی در چنین مواقعی همان چیزی که از آن می ترسید و همیشه سعی می کنید تا از آن دوری کنید، در زندگی به وقوع می پیوندد؛ و دلیل آن هم چیزی جز فقدان مکالمه میان شما دو نفر نیست. سعی کنید ابتدا با خود، و بعد هم با همسرتان روراست و صادق باشید. حداقل با این شیوه می توانید به قلب مشکلات نشانه رفته و راههای ایجاد صمیمت را سهل الوصول تر بنمایید. این امر خود به خود شما را به سمت برقراری رابطه جنسی مطلوب تر هدایت می کند. بنابراین اگر زندگی جنسی با همسر، چنگی به دلتان نمی زند، پیش از اینکه دست به هر گونه اقدامی بزنید، از خود سؤال کنید که آیا حتی برای یک بار شده که نیازهای خود را با او در میان بگذارید و او دست رد به سینه شما زده باشد؟!
شما می بایست گفتگوهای صداقانه در یک فضای کاملاً دوستانه و سرشار از عشق و محبت را در برنامه روزانه خود بگنجانید. با برگزار کردن جلسات گپ زدن خانوادگی، هر یک از افراد قادر می شوند که در وهله اول ارزش خود و سپس ارزش سایر افراد خانواده را درک کنند. بهتر است تصمیم قاطع بگیرید که به نمایشنامه درام زندگی خود پایان دهید و برای یک بار هم که شده خوب زیستن را تجربه نمایید..... با بیان صادقانه تفکرات، عقاید، و احساسات، تخم محبت را در زمین زندگی مشترک بکارید.....این امر هر یک از شما را در نظر دیگری جذاب تر و خواستنی تر جلوه می دهد.
بقای رابطه
تصور کنید که یک نفر به شما بگوید: "خوب چون من امشب دندان هایم را مسواک زدم، پس دیگر لزومی نمی بینم که هر شب این کار را تکرار کنم" چه ایده وحشتناکی! پس چرا زمانیکه رابطه ما ثبت شد و اطمینان خاطر حاصل پیدا کردیم که از این پس به یکدیگر تعلق داریم، از انجام خیلی از اموری که پیش از ازدواج انجام می دادیم، سرباز می زنیم؟ می توان مثل این امر را به بنزین درون ماشین تشبیه کرد. برای روشن کردن ماشین، بنزین لازم است اما اگر بخواهید به آخر خط برسید باید همواره باک بنزین را پر نگه دارید، در غیر اینصورت قادر به پیمودن مسیر نخواهید بود. نمی توانید بگویید چون من اول راه بنزین زدم، پس دیگر لزومی نمی بینم که باک را مجددا پر کنم! به علاوه... چک کردن روغن ماشین نیز فراموش نشود....( البته اگر می خواهید این ماشین عشق تا ابد به حرکت خود ادامه دهد) زمانی که می توان از بلیط های درجه یک استفاده کرد، چرا برخی از وسایل حمل و نقل احساس و علاقه ما یک لاستیک توخالی است که با آدامس به بدنه متصل می شود؟!
عشق و علاقه نیاز به مادیات ندارد. فقط کافی است در این راه ثبات قدم داشته باشید و نسبت به رفع مشکلات از خود همت نشان دهید. به خاطر بسپارید که این امر تنها نیاز به مقداری توجه و گفتگوی متقابل دارد، اما در صورتیکه نسبت به گفتگو از خود بی توجهی نشان دهید، آنگاه تعمیر آنچه از دست رفته، دشوار تر از آنچه فکرش را میکنید است.
پیش از اینکه اتهام زدن و بهانه گیری را شروع کرده و به همسر خود بگویید: "تو هیچ وقت....."، "تو اصلاً...." و یا عبارات تهاجمی و اهانت آمیز مشابه را به کار گیرید، چند لحظه بایستید و با صداقت کامل در مورد رابطه و همسر خود صحبت کنید. خطر پذیر باشید، ریسک کنید و گفتگو را به شخصه آغاز نمایید. با هم، و دست در دست هم، برای بهبود رابطه تلاش کنید و از امتحان کردن چیزهای جدید ترسی به دل راه ندهید. در آخر باید گفت که صمیمیت عمیق و تجربه رابطه جنسی لذت بخش نه تنها در مراتب مختلف به شما قدرت داده و جرات به شما هدیه می کند.... بلکه چه در اتاق خواب و چه در بیرون از آن.....مثلا میز آشپزخانه، حمام، ماشین و ... از جذابیت بسیار بالایی برخوردار می باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
بازدیدکننده ی گرامی ، از اینکه بنده رو مفتخر به دریافت نظرات ارزشمند خودتون می کنید ، متشکرم . حسین حقگو