۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

جمهوری اسلامی بر فراز قله ی پیروزی

بسیاری از کسانی که با آنها در خصوص موفقیتهای نظام جمهوری اسلامی در سه دهه ی گذشته سخن می گویم ، بطور بدبینانه ای به مشکلات موجود در جامعه پرداخته و آنها را دلیلی بر ناکارامدی و حتی شکست سیستم مورد انتخاب مردم می دانند . 
اما به نظر من ، این نوع نگرش ، نادرست و تا حدود زیادی غیرمنصفانه است . 
در حالیکه بسیاری از مردم ، مخصوصا آنها که گوش به بی بی سی و صدای آمریکا دارند ، مراودات جمهوری اسلامی ایران با کشورهایی مثل لبنان ، سوریه ، افغانستان و کشورهای کوچک آفریقایی را دلیل بر ضعف و ناکارامدی سیاست خارجی ایران می دانند ، من این نوع روابط را بسیار سازنده و مفید می دانم . در حالیکه بسیاری از مردم ، هزینه های دولت ایران برای ترویج تشیع و نگرش مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی در بین ملل مختلف جهان را نوعی باج دهی ، یا هزینه های بیهوده می دانند که بایستی برای مردم همین کشور خرج شود ، نظر من کاملا مخالف آنهاست . 
به نظر من ، این روندی است که همه ی کشورهای قدرتمند جهان در حال انجام آن هستند . 
حتما الان عده ای خواهند گفت که بله ، کشوری مثل آمریکا و انگلستان ، بودجه های سرشاری دارند و منابع مالی مختلفی دارند که این هزینه ها به مسائل داخلی آنها لطمه ای وارد نمی کند . اما اینطور نیست . 
زمانی که ما در کشورمان ، سر در لاک خود فرو برده بودیم و در حال ورود فرهنگ غربی برای پیشرفت ایران بودیم ، کشورهای غربی در حال گسترش مذهب و دین خود در کشورهای مختلف جهان بودند . 
واقعا عجیب است که پس از رنسانس و جدایی دین از سیاست در غرب ، حاکمان و دولتهای غربی ، با اعزام مبلغان مذهبی ، دین خود را در کشورهای مختلف جهان رواج می دادند . آنها گرچه داعیه دار جدایی دین از سیاست بودند ، اما به نقش کارامد دین در زندگی و در هویت فردی و جمعی جامعه آگاه بودند . فلذا در عمل ، به گونه ای دیگر رفتار کردند . در حالیکه ما را و نه ما را که همه ی مردم جهان را از دین بومی خود دور می کردند ، در حال ترویج مسیحیت در جهان بودند . آنهم مسیحیتی به روایت غرب و به ترجمه ی دول استعمارگر غربی . آنها نه تنها دین خود را که زبان خود را نیز به ملل جهان تحمیل کردند . بسیاری از ملل جهان ، حتی زبان نخست خود را تغییر دادند . برخی نیز زبان دول استعمارگر را به عنوان زبان دوم برگزیدند و برخی نیز رسم الخط خود را تغییر دادند . همه ی اینها به بهانه ی تجدد و پیشرفت انجام شد . 
غربی ها برای ما و مللی مثل ما ، واحدهای اندازه گیری جدید درست کردند و به ما گفتند که واحدهای قدیمی را کنار بگذارید . از « متر » استفاده کنید . از درجه سانتی گراد ، از کیلوگرم . اما اینها برای ما بود . مثقال ایراد داشت . اما پوند ایراد نداشت . ما از واحدهای اندازه گیری جدید استفاده کردیم ، اما آنها همچنان از پوند ، مایل ، پا ، فارنهایت و ..... استفاده کردند . آنها هیچ چیز خود را عوض نکردند و به سنت های خود پایبند ماندند و حتی حاضر نشدند واحدهای اندازه گیری جدید خود را به رسمیت بشناسند . اینها فقط برای ما بود . 
آنها سالهای سال بر روی دین ما کار کردند . آنها سالهای سال بر روی زبان ما کار کردند . آنها اختلافات مذهبی ما را دامن زدند . آنها مقامات مذهبی خاصی را پرورش داده و یا مورد حمایت قاطع خود قرار دادند تا به واسطه ی این مقامات خودفروخته ی مذهبی ، اختلافات مذهبی شیعه و سنی را دامن بزنند . اما هرگز اختلافات مذهبی کاتولیک و پروتستان و ارتدوکس را دامن نزدند . اینها فقط برای ما بود . 
سالها هزینه کردند . مبالغ هنگفتی صرف اعزام مبلغان مسیحی شد . صرف احداث کلیسا در کشورهای مختلف شد . آنها دانشجویان ما را بورسیه کردند و علاوه بر اینکه به آنها مهندسی آموختند ، بیشتر از آن نگرش مذهبی و اجتماعی آنها را دگرگون کردند . 
اما روزی رسید که ایران به خود آمد . 
روزی که حکومت دینی خمینی ، قدرت را در دست گرفت . 
بعضی ها می گویند ، مردم ایران فریب خوردند و انتظار چنین رفتارهایی را از نظام اسلامی نداشتند . برخی می گویند که مردم ندانسته به جمهوری اسلامی رای دادند . برخی می گویند که مصر ، حتی پس از انقلابش هم ، حکومتی مثل ایران اسلامی نخواهد شد . 
واقعا اینها چه می گویند ؟ از چه دیدگاهی می گویند ؟
آیا خمینی ، حکومت را قبضه کرد ؟ آیا انقلاب مردم را مصادره کرد ؟ آیا این انقلاب مردمی را دزدید ؟ 
نه 
نه
نه
در حالیکه حزب توده ، منسجم ترین سازماندهی را داشت . در حالیکه حزب توده حتی افکار التقاطی دینی را ترویج می کرد . در حالیکه کمونیسم در ایران ، به طور گسترده ای با هزینه ی حزب توده ترویج می شد . در حالیکه حزب توده از قدرت سازمانی و حزبی بسیار بالایی در ایران برخوردار بود ، در حالیکه گروهها و جریانات وابسته به آمریکا و انگلیس ، در بالاترین رده های نظام ، حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، نفوذ گسترده داشته و به راحتی نظرات خود را به اطلاع مردم می رساندند . در حالیکه رسانه های عمومی به راحتی و به طور گسترده در اختیار همه ی گروههای معاند و مخالف با نوع حکومت جمهوری اسلامی قرار داشت ، و در حالیکه هنوز طرفداران جمهوری اسلامی از قدرت تبلیغاتی آنچنانی برخوردار نبوده و حتی هنوز به رده ی پایاپای و برابر با برخی احزاب و جریانات مخالف خود نرسیده بودند و در حالیکه همه ی شبکه های خبری و اطلاع رسانی مخالف و معاند خمینی ، دست به دست هم ، بمباران تبلیغاتی جامعه ی ایرانی را در رئوس برنامه های خود قرار دادند ، 98 درصد از مردم این کشور به جمهوری اسلامی رای دادند . این رای گیری به سالم ترین وجه صورت گرفت . و هرگز کسی نتوانست که بگوید در این رای گیری ، تقلبی صورت گرفته و یا جمهوری اسلامی ، مردم را شستشوی ذهنی داده است . کافی بود که کسی دم از تقلب بزند که بار دیگر ، یک رای گیری با آماری بالاتر از این به صندوق های رای گیری جمهوری اسلامی ریخته شود . 
پس ، جمهوری اسلامی ، انتخاب ملت ایران بود . انتخابی آگاهانه و با آزادی کامل . 
اما جمهوری اسلامی پیروز شد . 
امام خمینی ، برخلاف همه ی رهبران گذشته ی تاریخ معاصر ایران ، رهبری بود که دیدگاهی جهانی داشت . 
امام خمینی ، هرگز حیطه ی برنامه های سیاسی و اجتماعی خود را محدود به مرزهای جمهوری اسلامی ایران نمی دانست ، بلکه او جهان اسلام و حتی ملل مستضعف و ستمدیده ی جهانی را محدوده ی برنامه های سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی خود می دانست . 
اینجاست که سیاستهای برون مرزی نظام ، با ایده های نوین شکل گرفت . چیزی که هرگز سابقه ای در سیاست خارجی کشور ایران نداشته است . 
خمینی ، نسبت به وقایع مختلف در جهان ، عکس العمل نشان داده و صریحا اعلام موضع می کند . هواداران خمینی ، از مرزهای ایران گذشته و گستره ی جهانی را شامل می شوند . 
مسیحی و مسلمان و بودا و یهود ، دلداده ی خمینی می شوند . آفریقایی و اروپایی و آمریکایی و عرب ، شیفته ی خمینی می شوند . 
و پس از او نیز خامنه ای ، ادامه دهنده ی راه اوست . 
ایران در سنگال ، سیرالئون ، مصر ، لبنان ، فلسطین ، عراق ، لیبی ، روسیه ، آلمان ، ونزوئلا ، کوبا و .... سرمایه گذاری فرهنگی می کند . برایشان خودروی بسیار ارزان می سازد . از پول نفت خود در آنجا سرمایه گذاری می کند . سرمایه گذاری هایی که در کوتاه مدت ، فشارهایی را بر دولت ایران وارد می کند . فشارهایی که بعضا نارضایتی هایی را در جامعه ی ایران سبب می شود . اما این سرمایه گذاری ها ، آینده ای درخشان را برای این مردم و برای این ملت و برای جهان اسلام خواهد داشت . بنابراین ، ایران تشیع را گسترش می دهد . زبان فارسی را گسترش می دهد . نگرش ایرانی - اسلامی را گسترش می دهد و الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت را طراحی می کند . ایران مرزهای فضا را در می نوردد . ایران به تکنولوژی هسته ای دست می یابد . ایران پنجه در پنجه ی استعمار و امپریالیسم و دنیای غرب ، نبردی نابرابر را پیش می برد و در برابر همه ی تحریم ها و تهدیدها و جنگ های سخت و نرم ، هر روز سرفراز تر از دیروز ، از بوته ی آزمایش بیرون می آید و بیشتر از گذشته به الگویی زنده برای ملل و مردم آزاده ی جهان بدل می شود . 
اینگونه است که در فلسطین ، حکومتی به قدرت می رسد که متاثر از نظام جمهوری اسلامی است . 
حکومتی در عراق به قدرت می رسد که متاثر از نظام جمهوری اسلامی است . 
در ونزوئلا حکومتی به قدرت می رسد که متمایل به نظام جمهوری اسلامی است . 
در سیرالئون و سنگال ، دانشجویان زیادی خواستار ادامه ی تحصیل در جمهوری اسلامی هستند . 
آفریقا ، ایران را می شناسد و از رهبران آن بعنوان مردانی مبارز و شکست ناپذیر یاد می کند . 
اینگونه است که می توانیم بگوییم که ایران امروز ، ایرانی سرافراز و پیروز است .



پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازدیدکننده ی گرامی ، از اینکه بنده رو مفتخر به دریافت نظرات ارزشمند خودتون می کنید ، متشکرم . حسین حقگو

Free counter and web stats