چند روز پیش ، خواهرم کتابچه ای را به من داد که در ارتباط با حقوق زنان بود و در آن راجع به کمپین یک میلیون امضاء برای حقوق زنان صحبت شده بود .
مسائلی از قبیل مساله ی ارث زنان و شهادت زنان در دادگاهها و مسائل زناشویی و .... بود .
من این کتابچه را خواندم و با اینکه از بسیاری از مفاد آن اطلاع قبلی داشتم و آنها را به طور کامل قبول داشتم ، ولی خواندن این کتاب واقعا جالب بود و انگیزه ای دوچندان را در من برای اقدام موثر و جدی برای کمک به زنان در دستیابی به حقوق حقه ی خود ایجاد کرد . کاری که حداقل در مساله ی مرتبط با زنان افراد خانواده ی خودم تا جایی که از دستم بر می آید انجام دهم . و یا اینکه اگر لازم است اقدامی نمایم که در تحقق قانونی حقوق زنان کمک نمایم .
اما این کتابچه را کنار میز کامپیوتر جاگذاشتم . جایی که پدرم نیز توانست این کتاب را ببیند .
پدرم در زمانی که ما در اتاق نبودیم ، قسمتی از این کتابچه را مطالعه کرده و سپس نزد ما می آید . مادرم و 5 فرزند در اتاق نشسته ایم . سه پسر و دو دختر و مادر .
پدر شروع به سخنرانی بسیار تند و انتقادی می کند . با صدای بلند و گوش خراش ، همه ی نوشته های این کتاب را دروغ انگاشته و آن را نتیجه ی اقدامات آمریکا و شیطان پرستان و صهیونیستها می داند .
پدرم خطاب به برادرم می گوید ، اگر به این کتابها و به سخنان آنها و نویسندگان آنها گوش کنید و اگر این حقوق را برای زن ها به رسمیت بشناسید ، زنانتان فاحشه خواهند شد .
پدرم با عصبانیت ، سخنرانی قرایی در این رابطه داشت که البته به سرعت ، کلیه ی افراد خانواده از هال پراکنده شده و پدر ماند و مادری که هرگز به حرف هایش گوش نمی داد .
پدرم همه ی آنها را کافر می داند . از نظرپدر من ، مادرم علیرغم اینکه نماز می خواند ، فردی است جهنمی . فردی است ضد خدا . پدرم همواره به من و به سایر بچه ها می گوید که مادرتان حتما جهنمی است . او حتی درصدی احتمال برای بهشتی بودن مادرم نمی گذارد و همواره و در همه جا ، قاطعانه می گوید که مادرم فردی جهنمی است . او را شیطان می داند . و همواره از او تبری می جوید .
این رفتار سبب شده است که همه ی فرزندان ، ضد پدر شده و حمایت قاطع و علنی خود را از مادر نشان داده و حتی به صورت داوطلبانه ، خود را نیز افرادی جهنمی اعلام نمایند .
اما مساله ی جالب برای من در این بین این بود که :
حقوق زنان و مساله ی ارث و طلاق و شهادت و گواهی و سرپرستی و ... ، چه ربطی به فاحشگی زنان دارد ؟
پدرم که فردی است کاملا دینی و بسیار مومن و نماز خوان ، چرا اینگونه می اندیشد ؟
آیا آموزه های دینی او اینچنین می گوید ؟
چگونه آموزه های دینی او ، بین او دو موضوع ارتباط برقرار می کند ؟
پینوشت :
- برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید .
- با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
بازدیدکننده ی گرامی ، از اینکه بنده رو مفتخر به دریافت نظرات ارزشمند خودتون می کنید ، متشکرم . حسین حقگو