‏نمایش پست‌ها با برچسب تلویزیون. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب تلویزیون. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

شباهت سیب و نماز

شباهت نماز با پوست سیب را می دانید ؟
این نکته ای است که امروز در سخنان یک مقام روحانی در شبکه ی سوم سیما دیدم . 
امروز ساعت 1840 ، یک روحانی از شبکه ی سوم سیما در حال صحبت بود . 
ایشان می گفت که سیب را وقتی که پوستش را می کنید ، کدر می شود . 
این روحانی گفت علت سیاه شدن و کدر شدن سیب ، این است که میکروبها به سیب حمله ور شده و سبب سیاه شدن سیب می شوند .
ایشان سپس نماز را مثل پوست سیب می داند که سبب می شود میکروبها به سیب حمله نکنند و بنابراین سیب ، سیاه و کدر نشود .
فرد نمازخوان ، مثل یک سیب با پوست می ماند . 
پس آموختیم که : 
علت سیاه شدن سیب پوست کنده ، حمله ی میکروبها به آن می باشد .





پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند

۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

جراحت

سریال رمضانی « جراحت » در قسمت های پایانی خود به سر می برد . 
امروز ، بخشی از مصائب و مشکلات خانواده ی موضوع فیلم تداوم داشت . 
بارانی شدید در بخشی از استان خراسان باریدن گرفته بود و سوژه های فیلم دچار تصادف و دردسری بزرگ شده بودند که مضاف بر سایر معضلات این خانواده شده بود . 
یک نکته ی جالب در کشور ایران و در سریالها و فیلم های ما این است که همه ی صحنه های جالب توجه و حساس ، زیر باران رخ می دهد . 
در اکثر این فیلم ها ، بارندگی شدید و رگباری وجود دارد . 
این در حالیست که همه می دانیم که کشور ایران ، کشوری است با بارندگی کم . 
اینکه اتفاقات و رویدادها در زیر آفتاب داغ و سوزان باشد ، ایرادی ندارد و وضعیتی کاملا عادی و معمولی است . 
خیلی از ما ، بارها درگرمای طاقت فرسا گیر کرده ایم . 
اما خودتان قضاوت کنید . میزان روزهایی که زیر بارش سنگین باران بوده اید به نسبت روزهایی که زیر تابش آفتاب بوده اید چگونه بوده است ؟ 
منطقی نیست که در این کشور خشک ، آنهم در استانهای خشکی مثل تهران یا خراسان ، همواره در سریالهای تلویزیونی و فیلم های سینمایی ، بارندگی داشته باشیم . 
اما نکته ی دیگر ...
در سراسر سریال جراحت ، نکته ای که توجه من را به خودش جلب کرد ، فریاد زدن های بی اندازه ی کارکترهای سریال است . از کوچک و بزرگ در این سریال فریاد می زنند . بخش اعظمی از سریال ، در حال پخش صدای فریاد بازیگران است. اولا اینکه این نوع چیزها ، بد آموزی دارد . و مردم فکر می کنند که هر کسی که از چیزی ناراحت شد ، باید فریاد کند و داد بزند . ثانیا کمی غیر عادی و غیر طبیعی است . اینها واقعا زیاد و بیش از حد داد می زنند . 
چرا داد زدن ، اینقدر مورد توجه کارگردان بوده ، نمی دانم !

پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .                      

۱۳۸۹ شهریور ۱۱, پنجشنبه

فوتبال و « ماه خدا »

هر روز ماه رمضان ، از ساعت سه ونیم شب تا هنگام سحر ، برنامه ای از شبکه ی یکم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شود که « ماه خدا » نام دارد و فردی به نام « فرزاد جمشیدی » مجری این برنامه است . 
بلی ! آقای دکتر فرزاد جمشیدی ، مجری توانمند و علاقمند این برنامه ی تلویزیونی است . 
گرچه این مجری با علاقه و با شور و شوق فراوانی به اجرای این برنامه پرداخته و تلاش زیادی دارد که برنامه را برای مخاطب بهتر و بهتر جلوه دهد ، و گرچه محتوای برنامه ، در نود درصد اوقات ، وضعیت بسیار کیفی و مطلوبی دارد ، اما گهگاهی نیز چیزهایی در این برنامه دیده می شود که به نظرم چندان مناسب و در شان این برنامه نیست . 
از جمله آنچه در مورد « امام علی » و « معراج پیامبر » گفته شد که قبلا در این باره نوشته ام .
اما امروز صبح ، هنگامی که آقای « فرزاد جمشیدی » در حال معرفی « علامه امینی » بود ، با کمبود زمان مواجه شد و در برنامه ی 120 دقیقه ای خود ، نتوانست زمان کافی برای معرفی این دانشمند بزرگ جهان اسلام پیدا کند . بنابراین او با لحنی کنایه آمیز ، چیزی به این مظمون گفت : در این کشور برای فوتبال وقت داریم ولی برای معرفی علامه امینی وقت نداریم .
احتمالا آقای دکتر جمشیدی ، قدری از روی هیجان سخن گفته اند . شاید ایشان ، در آن لحظه نتوانسته اند تجزیه و تحلیل درستی داشته باشند . شاید این حرف ایشان از روی شتاب زدگی و عجله بوده باشد . 
در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه ی سوم سیما را به عنوان شبکه ی جوان ، نامگذاری کرده اند که در ساعاتی از هفته ، برنامه های فوتبال نیز از آن پخش می شود . و آنچه که فوتبال را شاخص کرده و برنامه های فوتبالی سیما را شاخص کرده ، برنامه ای به مجری گری « عادل فردوسی پور » است که البته آقای جمشیدی ، حاضر نیست او را بعنوان مجری بشناسد و حتی در جایی گفته است که عادل فردوسی پور ، « پدر خوانده » ی فوتبال ایران است . 
در حالیکه ما برای ورزش در ایران ، شبکه ای نداریم و بخشی از برنامه های شبکه ی سوم سیما به فوتبال اختصاص دارد و بعضا در شبکه های دیگر ، برخی برنامه های کارشناسی فوتبال پخش می شود که البته بینندگان چندانی نداشته و حذف آنان ، موجبات ناراحتی مردم را فراهم نخواهد کرد . بنابراین پخش زنده ی مسابقات فوتبال ایران و جهان و نیز برنامه ی نود ، چیزی است که در شبکه ی سوم سیما ، فوتبال را شامل می شود . اما در همین حین ، شبکه ی مستقلی بعنوان شبکه ی « قرآن » است که برنامه های مذهبی را پوشش کامل می دهد . یعنی یک شبکه با کلیه ی امکانات و زمان کافی ، متعلق به مسائل مذهبی است . این در حالی است که کلیه ی شبکه های مختلف سیما نیز ، در طول هفته ، در ساعات مختلف ، برنامه های مذهبی را در گاه فهرست های خود دارند . کافی است که نگاهی به جدول پخش برنامه های شبکه های مختلف تلویزیون بیندازیم . این واقعا بی انصافی است که بگوییم وقت کافی برای برنامه های مذهبی در تلویزیون نیست . در ایامی از سال ، شما اگر به هر شبکه ی تلویزیونی سر بزنید ، یک مقام روحانی در حال صحبت است . در بسیاری از اوقات ، اگر به هر یک از شبکه های تلویزیونی سر بزنید ، یک برنامه ی مذهبی در حال پخش است . بهتر است که مجری برنامه ی « ماه خدا » انصاف بیشتری بخرج بدهد . 
ضمنا ، اگر ایشان تصور می کنند که زمان کافی برای برنامه شان وجود ندارد ، با مسئولین مربوطه رایزنی کنند و برنامه شان را از ساعت 12 شب شروع کنند و تا سحر ادامه دهند . همانطوری که آقای « عادل فردوسی پور » همیشه برای تمدید زمان برنامه اش رایزنی می کند . آیا شما تابحال تلاشی در این زمینه داشته اید ؟ آیا خواسته اید که کاری بکنید در این زمینه ؟ آیا شما به بقای برنامه ی تلویزیونی تان ، اندیشیده اید ؟ عادل فردوسی پور ، سالهاست که برای بقای برنامه ی نود ، با چنگ و دندان می جنگد . آری ! او الان به افسانه ای در تلویزیون ایران بدل شده است . او است که اکنون همه را به حیرت واداشته که چگونه یک نفر و یک برنامه به طور ثابت ، توانسته این همه مدت دوام آورده و هر روز نیز بر تعداد بینندگانش افزوده شود . این واقعا رمز و رازی است که بایستی شما هم از او بیاموزید . او اراده داشته و به برنامه اش و به مخاطبینش ایمان داشته است . دیدید که به موقع نیز از سوی بینندگانش حمایت شد . آقای دکتر فرزاد جمشیدی ، شما که اهل نماز و روزه اید . شما که دانشمند قرآنی هستید . شما که اهل دین و دیانتید . اینگونه متلک بار مردم نکنید . چه کسی گفته که وقت برای معرفی علمای اسلامی نیست ؟ چه کسی گفته که وقت برای معرفی علامه امینی در تلویزیون نیست ؟ وقت هست ، ولی کسی نیست که این کار را بکند .مشکل از کمبود وقت نیست . مشکل از متدینین و افرادی امثال خودتان در صدا و سیما است که وقتی پای حرف می رسد ، خوب بلدید متلک بپرانید ولی وقت عمل می شود ، خودتان نمی روید کاری بکنید . من به شما می گویم . آقای دکتر فرزاد جمشیدی ، بروید از زندگی علامه امینی یک سریال مستند بسازید . یک سریال مستند مثلا سی قسمتی . از الان بروید کار کنید . اطلاعات جمع کنید . برنامه بسازید . نه تنها برای علامه امینی که برای علمای اسلامی دیگر . اصلا رایزنی کنید . شبکه ی یکم سیما را هر روز ، در ساعت دلخواهتان ، به مدت مثلا دو ساعت در اختیار داشته باشید . چهل و پنج دقیقه یا یک ساعت ، برنامه ی مستندتان را پخش کنید و علما را معرفی کنید و یک ساعت ما بقی را نیز هر چه دل تنگتان می خواهد بگویید . آیا آقای ضرغامی با شما مخالفت خواهند کرد ؟ آیا آقای ضرغامی از شما حمایت نخواهند کرد ؟ همه می دانیم که آقای ضرغامی فردی بشدت مذهبی و اصولگرا هستند و شخصا نیز حامی جدی برنامه های مذهبی در سیما هستند . بنابراین اگر شما اراده کرده بودید ، تا حالا می توانستید زمان بیشتری از ایشان بگیرید . ولی مطمئنم که قصور و کوتاهی از جانب شما بوده است . شما تلاش لازم را نداشته اید . یا اینکه اصلا برنامه ای نداشتید که بخواهید پخش کنید . بنابراین انتقاد و متلک شما کاملا بیجاست و اصلا وارد نیست . 
آقای فرزاد نجفی ، آقای مجری برنامه ی « ماه خدا » که بقول خودت « انگار این روزهای آخر ماه رمضان خیلی بهت فشار آورده و داری پرت و پلا میگی » ، آقای دکتر عزیز ، یک نگاهی به برنامه ی قشنگ خودت بینداز . بخشهایی از برنامه ات بوی تکرار گرفته و شایسته نیست که اینگونه باشد . قبل از اذان ، با صدای یک خانمی ، یک نیایشی انجام میشود . این نیایش ، چند بار به صورت تکراری پخش شد ؟ من کاری به هیچ چیز ندارم . خودت کلاهت را قاضی کن آقای دکتر . واقعا چند بار تکرار کردی این نیایش و این صدا را ؟ وصیت شهدا قبل از اذان پخش می شود . چند تا از این وصیت ها به صورت تکراری پخش شد ؟ اصلا حواست بود یا نه ؟ اصلا توجه به این چیزها داشتی یا نه ؟ برای چه تکرار کردی ؟ آیا شهید کم داری یا اینکه وصیت های ضبط شده کم بود ؟ کم کاری و کوتاهی از کیست ؟ چرا نوآوری نمی کنید ؟ 
اگر عادل فردوسی پور محبوبیت دارد ، بخاطر این است که حتی پیامک هایی را که بر ضد خودش هم باشد ، می خواند . اما شما چه ؟ آیا شما این کار را می کنید ؟ مطمئنم که نمی کنید . کما اینکه پیامک های خود من را نخواندید . 
در ضمن اگر برنامه های فوتبالی نباشد ، اگر برنامه های ورزشی نباشد ، بخشی از بینندگان تلویزیون ایران ، به سمت برنامه های ماهواره ای خواهند رفت . بیننده ی شوهای تلویزیونی لس آنجلسی خواهند شد یا فارسی 1 خواهند دید . و حتی شاید مشتری شبکه های مستهجن ماهواره ای شوند و یا اینکه به شبکه های سیاسی ضد نظام و ضد انقلاب گرایش پیدا کنند . دقت می کنید آقای دکتر ؟ توجه داشته باشید که در زمان پخش برنامه ی نود ، تعداد قابل توجهی از خانواده های ایرانی ، اعم از زن و مرد و دختر و پسر و پیر و جوان ، مشغول تماشای این برنامه هستند . شما بر اساس میزان آگهی بازرگانی که در بین یک برنامه پخش می شود ، می توانید محبوبیت آن برنامه را حدس بزنید . می توانید میزان تقریبی مخاطبین آن را حدس بزنید . مثلا سریال « جراحت » که در ماه رمضان پخش می شود . مثلا سریال « جومونگ » که قبلا پخش می شد . و مثلا برنامه ی « نود » که سالهاست پخش می شود . مردم به این برنامه علاقمندند . 
از سوی دیگر ، بنا به اوامر مطاع مقام معظم رهبری و فرماندهی معزز کل قوا ، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای ( حفظه الله تعالی ) ، مبنا را بایستی بر جذب حداکثری و دفع حداقلی بگذاریم . 
آری ، برای متدینین و متشرعین ، برای مومنین و مقیدین به دین ، یک شبکه ی تلویزیونی مستقل قرار دادیم . در هر شبکه ی دیگر نیز ، ساعاتی را به امور دینی ، به طور مستقیم و غیر مستقیم تخصیص دادیم . اما بایستی با تدبیر صحیح و بکارگیری موارد تفریحی و سرگرم کننده ی مناسب ، بر روی بینندگان شبکه های ماهواره ای نیز کار کنیم ، باید به فکر جذب آنها هم باشیم . باید توانایی جذب آنان را در خود ایجاد کنیم . و چه چیز بهتر از این که برنامه ای همچون « نود » ، علاوه بر بینندگان داخل کشور ، در آنسوی مرزها نیز بخشی از مخاطبین را به خود جذب کرده است . و این یعنی نیل به اهداف و منویات « مقام معظم رهبری » . 

پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .                      


۱۳۸۹ شهریور ۹, سه‌شنبه

صدای علی ؟؟؟!!!

هر روز از ساعت سه و نیم صبح ، برنامه ای سحرگاهی در ایام ماه رمضان از شبکه ی یکم سیما پخش می شود که « ماه خدا » نام دارد . 
امروز صبح ، یک مقام روحانی ( آخوند ) ، در این برنامه مطلبی گفت راجع به اینکه یک فرد سنی در کتابش مطلبی دارد که می گوید خداوند در روز معراج با صدای علی ، با پیامبر سخن گفت . 
این مقام روحانی توضیح نداد که آیا این علی ، همان امام علی است یا اینکه این علی به معنای بلند مرتبه و والا است ؟ 
در این برنامه اینطور به بینندگان تلقین شد که خداوند در معراج با صدای امام علی (ع) با پیامبر سخن گفت . 
در حالیکه احتمالا نظر نویسنده و محقق سنی مذهب از این روایت و احتمالا تعبیر درست نیز این است که خداوند با یک صدای والا و بلندمرتبه ای با پیامبر سخن گفت . با صدای خاصی که نمی شد که آن را توضیح داد و مثالی برای آن آورد . بنابراین گفته شد با صدای علی . یعنی با صدایی والا و بلند مرتبه . 
اینکه در این برنامه ی پربیننده ی سحرگاهی ، یک مقام روحانی با استفاده از رسانه ی ملی ، این چنین چیزی را بگوید ، واقعا خطرناک است . یعنی هم بد است . هم گناه است . هم خطرناک است . 
آیا این مقام روحانی اطمینان داشته که نظر آن محقق سنی مذهب ، از صدای علی ، صدای امام علی (ع) بوده است  ؟
یا اینکه ایشان یقین داشته که خودش دارد معنی را به گونه ای دیگر جلوه می دهد ؟ 
یا اینکه شک داشته که شاید نویسنده ، همین منظور را داشته است .
بهرحال اگر نویسنده منظوری غیر از آنچه که در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران گفته شد ، داشته باشد . در این ماه مبارک رمضان ، در ایام شهادت امام علی (ع) ، در لیالی مبارکه قدر ، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مقصر خواهد بود . رئیس صدا و سیما مقصر خواهد بود . رئیس شبکه ی یکم مقصر خواهد بود . تهیه کننده و مجری برنامه مقصر خواهد بود . شخص آقای روحانی مزبور مقصر خواهد بود . و همه ی اینان در روز جزا ، بایستی در پیشگاه الهی پاسخگو باشند . و شخص امام علی (ع) نخستین شاکی آنان در روزحشر خواهد بود . 
واقعا شایسته نیست که همه چیز را به امام علی ربط بدهیم . 
امام علی به خودی خود ، انسان بزرگی هستند و لازم نیست که ما برای تکریم و تعظیم ایشان ، از هر چیزی سوء استفاده کنیم . 
چه کسی گفته که خدا با صدای امام علی با پیامبر حرف زده است ؟ 
پیامبر که خودش به مراتب از امام علی بالاتر و برتر است . 
جایگاه پیامبر ، نزد خداوند از امام علی به مراتب بالاتر و برتر است . 
اصلا چه انسانی در این جهان ، می تواند به جایگاه پیامبر برسد ؟ 
ما برای تکریم امام علی و تعظیم او ، جایگاه پیامبر را نیز خدشه دار کرده ایم . 
ما پیامبر را در مواردی ، کمتر و پایینتر از امام علی قرار دادیم . 
انگار تشیع ، همه چیزش را بر مبنای امام علی و امام حسین بنا نهاده و برای پاسداشت و نگهداشت این دو عنصر مذهبی ، همه چیز را فدا کرده است . حتی پیامبرش را . پیامبری که اصل دین بر او قرار گرفته است . 
در اصول دین ما ، توحید ، نبوت و معاد قرار دارد . 
از عناصر این دنیایی ، فقط نبوت است که در اصول دین قرار دارد . 
امامت جایی در اصول دین اسلام ندارد . 
چگونه است که خداوند با مقام نبوت ، با صدای امامت سخن می گوید ؟ 
اگر لازم بود که بین پیامبر و خدا ، فردی به نام علی ، واسطه باشد ، آنگاه مقام علی از مقام پیامبر بالاتر می بود . 
بسیار تاسف برانگیز است که شیعیان ، با ابراز برخی کلمات و جملات در خصوص امام علی ، واقعا آبروی تشیع را می برند و مطالبی را بیان می کنند که با هیچ عقل سلیمی جور در نمی آید . 

پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .                      

۱۳۸۹ شهریور ۶, شنبه

نود ، خاری در چشم دیگران

انگار که برنامه ی « نود » و بالاخص شخص آقای « عادل فردوسی پور » خاری شده در چشم دیگران . 
هرجایی که چیزی می لنگد ، هر جایی که کسی به موضوعی انتقاد دارد ، سر تیر پیکان خود را به سمت « عادل فردوسی پور » نشانه می گیرد . 
سایت خبری تحلیلی « الف » که اخیرا برخی اخبار مغرضانه و جانبدارانه را بطور مکرر در خروجی سایت خود قرار داده ، در یکی از مطالبش ،چنین تیتری زده است : « دیروز ، امروز ، فردا ؛ فدای یک تار موی عادل فردوسی پور » . 
در این نوشتار ، نویسنده با انتقاد از تعطیلی برنامه ی « دیروز ، امروز ، فردا » ، حملات تند و تیزی را متوجه برنامه ی « نود » نموده و اعلام می دارد که این برنامه ، تغافل پراکن است و جامعه را دچار غفلت می کند . 
نویسنده ی این مطلب که از موضوع تعطیلی برنامه ی دلخواه خود ، بشدت آزرده خاطر است و از آن بعنوان انتقام صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از جامعه ی دانشجویان بسیجی !!! یاد می کند ، در ادامه حملات جانانه ای را متوجه برنامه ی محبوب و مردم پسند « نود » می کند . 
بد نیست که بخشی از این حملات جانانه را شما هم نوش جان کنید . 
با هم می خوانیم . 
همین چند شب پیش بود که برنامه نود، دعای کمیل هفتگی شبکه سه را قطع کرد و سه ساعت از وقت برنامه و آنتن زنده را در اختیار یک میلیاردر فوتبالیست برای فرار مالياتي 800 میلیونی‌اش از فدراسیون قرار داد در حالی که رهبر معظم انقلاب در دیدار سال 83 خود با مسئولان صدا و سیما از جمله خود جناب ضرغامی فرمودند: "به‌شدت توجه كنيد كه چهره‌پردازى‌هاى منفى و ناصالح در صدا و سيما انجام نگيرد. من گاهى ديده‌ام انسان‌هايى كه هيچ ارزش علمى و هنرى ندارند، در صدا و سيما با پول مردم چهره‌پردازى مى‌شوند؛ چرا؟ البته من نمى‌خواهم خيلى مطلب را باز كنم؛ اما مى‌بينم كسى‌كه در رشته‌ى خودش اين‌قدر ارزشمند نيست و انسان متوسطى است، او را مى‌آورند و يكى دو ساعت از وقت تلویزیون را به زندگى او، به خانواده‌ى او و به گذشته‌ى سرتاپا كم‌ارزش او مصروف مى‌كنند؛ چرا؟ به‌نظر من علاوه بر اين‌كه اين «چرا» وجود دارد، «منفى» هم هست. اين كار، الگوسازى است؛ ما چه كسى را مى‌خواهيم الگوى جوان‌ها قرار دهيم؟ اين‌طور آدم‌هايى را؟!"
اینها گفته شد اما چون نود هزینه سیاسی ندارد و مردم را در سکرات تغافل و بی دغدغگی فرو می برد طبعا جایی برای فرمایشات مقام معظم رهبری نمی ماند و به کوری چشم مردم و مستضعفین، نود به جای هفته ای یکمرتبه، دو بار روی آنتن می رود و به جای نود دقیقه تا کله سحر، تایم به عادل خان داده می شود تا سخيف‌ترین حرکات و صحنه های فوتبالی را در حلق مخاطب بریزد و حتی در مسائل کاملا بدون ارتباط با مسائل تخصصی فوتبال نظیر اتفاقات سیاسی و حکومتی وارد شود. حال اگر کلیپ‌های بخشهای مختلف نود که به تمسخر نظام و انقلاب پرداخته دست به دست شود نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه این یامین پور است که علی‌رغم آن که از سوی VOA به‌خاطر روشنگری های برنامه اش مورد اهانت قرار می گیرد باید جل و پلاسش را جمع کند و برود مسجد ارک سینه اش را بزند.

نویسنده ی این مطلب ، بسیار مغرضانه دست به قلم برده و حتی ذره ای انصاف بخرج نداده و در کنار مسایل و مشکلات برنامه ی نود ، هرگز نخواسته که لااقل بخشی از خدمات شایان توجه این برنامه را نیز بیان نماید . 
برنامه ی نود ، یکی از پرمخاطب ترین برنامه های تلویزیون است که بخش وسیعی از دختران و پسران جوان و میانسال این مملکت را در ساعات خاصی پای تلویزیون میخکوب می کند . 
علاوه بر این ، برنامه ی نود با نمایش دادن کارهای هنری ، گرافیکی و سایر موارد مرتبط با بینندگان ، سبب گردیده که علاوه بر وقت چند ساعته ای که در هر هفته ، نمایش این برنامه ، جوانان را جذب می کند ، زمانی را نیز صرف تهیه کلیپ ، فلش ، عکس ، فیلم ، موزیک و ... برای برنامه ی نود نمایند . 
کدام برنامه در سیمای جمهوری اسلامی ایران ، تا این حد توانسته اوقات فراغت جوانان این مملکت را پر کند ؟ 
فکر کنید که این برنامه نبود . این جوانان کجا می رفتند ؟ چه برنامه ای را می دیدند ؟ فکر می کنید برنامه های شما را می دیدند یا سراغ فارسی1 میرفتند ؟ پس بایسته و بجا است که از آقای عادل فردوسی پور بخاطر تهیه و اجرای این برنامه ی زیبا و مردم پسند تشکر و تقدیر نمود . 
عادل فردوسی پور ، سالهای سال است که در برنامه ی نود فعالیت دارد و در طول این سالها ، بواسطه ی اینکه هرگز در رودررویی با مسئولین ، هراسی به خود راه نداده و در پیگیری مطالبات مردمی از جعبه ی تلویزیون ، با عزمی راسخ موی دماغ مسئولین شده است ، همواره مورد انتقاد و سرزنش مسئولین دولتی و مملکتی بوده است . همین نکته کافی است که انگ « سکرات تغافل و بی دغدغگی » از این برنامه برداشته شود . این برنامه ی وزین ، نه تنها مردم را در سکرات تغافل و بی دغدغگی نمی برد بلکه مردم را نسبت به برخی وقایعی که در پشت پرده ی فوتبال ایران در شرف انجام است ، آگاه و هوشیار می سازد . 
در برنامه ای که به علی دایی اختصاص یافت ، موضوع بر سر دعوایی بود که در پرداخت یک قرارداد رسمی فوتبال در بالاترین سطح آن در کشورمان وجود داشت . 
سایت الف که در انتقاد از برنامه ی « نود » ، تمرکز خود را از دست داده بود ، فراموش کرده بود که مبلغ 800 میلیون تومان ، کل مبلغ قرارداد سه ساله ی آقای علی دایی بوده و نه مبلغ مالیات ایشان . بنابراین بایسته است که سایت الف در نوشته ی خود تجدید نظر کرده و عبارت « فرار مالیاتی 800 میلیون تومانی » را تصحیح کند . 
سایت الف در ادامه ی تحلیل مغرضانه ی خود ، بیانات ارزشمند و گرانبهای مقام معظم رهبری ( حفظه الله تعالی ) را نیز دست آویز قرار داده و « چهره پردازی های منفی و ناصالح » را مطرح می نماید . 
آیا منظور « سایت الف » از « چهره پردازی های منفی و ناصالح » ، شخص آقای « علی دایی » است ؟ 
آیا علی دایی ، شخصی منفی و ناصالح است ؟ 
آیا اگر او شخصیت سالمی نداشت ، می توانست در سیستم مکتبی و ولایی جمهوری اسلامی به چنین جایگاهی دست یابد ؟ 
چه موردی در شخصیت علی دایی باعث گردیده که این سایت ، او را فردی منفی و ناصالح شناسایی کند ؟ 
اگر سایت الف  ، داعیه حق طلبی و حق گویی دارد ، چرا با خوانندگان خود روراست نیست و بیان نمی دارد که به چه دلیلی ، علی دایی را فردی منفی و ناصالح می داند . بهتر بود که این سایت ، دلایل و براهین خود را ارائه می نمود تا بلکه خوانندگان این سایت و خوانندگان این خبر و حتی شخص آقای « عادل فردوسی پور » و نیز « برنامه ی نود » از خواب خرگوشی بیدار شده و به حقایق آشنا گردیده و در رفتار خود تجدیدنظر نمایند . 
نویسنده ی سایت « الف » در ادامه ی نوشتار خود می نویسد « کسی که در رشته ی خود این قدر ارزشمند نیست و انسان متوسطی است ، او را می آورند و یکی دو ساعت از وقت تلویزیون را به زندگی او ، به خانواده ی او و به گذشته ی سرتا پا کم ارزش او مصروف می کنند ».
جای بسی تاسف است که یک سایت خبری وزین و رسمی که ادعای بی طرفی و عدالتخواهی دارد ، اینگونه مغرضانه دست به قلم برده و با چشمانی بسته ، قلم را به گردش در می آورد . 
همانگونه که « علی دایی » در همان برنامه ی « نود » نیز اعلام کرد ، او قبل از اینکه در فوتبال مطرح شود ، در یکی از بهترین دانشگاههای ایران قبول شده و تحصیل کرده است . 
چه کسی می خواهد گذشته ی روشن او را ، تار جلوه دهد ؟ 
اینکه او در گذشته از مکنت مالی چندانی برخوردار نبوده ، پذیرفته است . 
اینکه او در گذشته ، مطرح نبوده ، پذیرفته است . 
اما او فردی با شخصیت و با خانواده بوده است . در این شکی نیست . 
او فردی با استعداد و خلاق بوده که می دانسته چگونه فرصت ها را شکار کند . در این شکی نیست . 
چگونه می خواهید او را فردی بی ارزش بنامید ؟ 
چگونه می خواهید او را فردی متوسط بنامید ؟ 
چرا وجدانتان را زیر پا می گذارید آقای سایت الف ؟ 
آقای « الف » ، چرا همین مقایسه را در بین دولتمداران امروزی و دیروزی انجام نمی دهید و در بین هواداران و حتی کسانی که هوادارشان هستید . آیا همه ی آنها در همان رشته ای مشغول به فعالیت هستند ، که دیروز در آن تحصیل کرده اند ؟ 
آقای علی دایی اگر در رشته ی تحصیلی خودش هم ، کار می کرد ، حتما فرد موفقی می شد . علیرغم اینکه من شخصا از « علی دایی » خوشم نمی آید و از هواداران او نیستم ، ولی نباید حق را ندیده گرفت . علی دایی ، فردی تلاشگر و با اراده است که باید الگوی من و امثال من باشد. 
علی دایی باید الگو باشد. 
باید الگو باشد که توانسته خود را از سطح یک بچه ی اردبیلی که شاید در شهر خودش هم شناخته شده نبود ، به فردی تبدیل کند که امروز دنیایی او را می شناسد و به او افتخار می کند . 
در همین تلویزیون ، اگر هزار ساعت در باره ی « پله » و افتخارات او سخن گفته شود ، داد کسی در نمی آید . اما همین که لحظه ای از « علی دایی » سخن گفته شود ، اینچنین شخصیتش را پامال می کنند . 
آقای سایت « الف » ، چه کسی الگوست ؟ 
آیا آقای « رضازاده » الگوست ؟ او که وزنه برداران بعد از خود را تباه کرد ؟ او که حرف های آنچنانی پشت سرش است ؟ او که در شبکه های ماهواره ای برای یک بنگاه معاملات املاک ، فیلم بازی می کند ؟ آیا او الگو است ؟ به صرف اینکه یک « یا اباالفضل » گفته است ؟ 
آقای سایت « الف » ، این ره که تو می روی به ترکستان است . 
معلوم نیست سایت « الف » بر چه اساسی نتیجه گرفته است که برنامه ی « نود » ، مردم را « در سکرات تغافل و بی دغدغگی » فرو می برد . چگونه به این نتیجه رسیده است ؟ منظور از تغافل و بی دغدغگی چیست ؟ 
آیا ورزش از اهمیت برخوردار نیست ؟ 
آیا فوتبال در این مملکت اسلامی ، اهمیتی ندارد ؟ 
اگر ندارد ، چرا فدراسیون و سامانه ی اداری به این عظمت دارد ؟ چرا رییس جمهور در مسابقات آن حضور می یابد ؟ چرا پس از مسابقه ی فوتبال ایران و آمریکا ، مقام معظم رهبری نیز احساسات خود را بیان می کند ؟ پس فوتبال مهم است ، حتی اگر سایت « الف » خوشش نیاید . 
برنامه ی « نود » کاری کرده که مسئولین ، در قبال گفته هایشان پاسخگو باشند . 
اگر تا دیروز هر مسئولی هر چه دلش می خواست می گفت ، امروز دیگر چنین امکانی ندارد . چرا که سایه ی « عادل فردوسی پور » را بر سر خود می بیند . 
عادل فردوسی پور با بسیج کردن نیروی بالقوه ی مردمی ، حیطه ی نظارتی و خبری وسیعی را ایجاد کرده ، که هر گونه عملکرد فوتبالی در این سرزمین را تحت نظر داشته و هر گونه سستی و سهل انگاری مسئولین به اندک فاصله ای بر پهنه ی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران ، آبروی مسئولانی را که کوتاهی کرده اند ، خواهد برد . 
این است رمز بقای برنامه ی « نود » . 
این که با مردمش رو راست است . 
این که اگر در برنامه ی « ورزش از نگاه دو » یا فلان برنامه ی سیاسی - اجتماعی ، مجری برنامه از پرسش سوالات رک و بی پرده هراس دارد و برنامه را به سمتی می برد که بوی تملق و چاپلوسی می گیرد و مخاطب را احمق فرض می کند ، « عادل فردوسی پور » با احترام ویژه ای که برای مخاطب قائل است ، بی پرده سوالات خود را می پرسد و آنجا که معذوراتی دارد ، از کنایه بهره می گیرد و در پایان ، بدون آنکه اظهار نظری کند ، قضاوت را به « بیننده » ی خود وا می نهد . 
پس برنامه ی « نود » ، نه تنها مردم را « در سکرات تغافل و بی دغدغگی » فرو نمی برد ، بلکه این مردم را هشیار تر کرده و آنها را در مطالبه ی بخشی از حقوق خود در بخش ورزش فوتبال ، راسخ تر و مصمم تر نموده است . 
برنامه ی « نود » الگویی شایسته و تمام عیار در یک برنامه ی انتقادی و تحلیلی است . این برنامه در پاکی و شایستگی ، بی نظیر است . موفقیت این برنامه ، آنچنان بود که قبل از اجرای برنامه ی « دیروز ،امروز ، فردا » ، بحث از تشکیل برنامه ی « نود سیاسی » بود . بنابراین هیچ وصله ای به این برنامه ی وزین نچسبیده و حمایت مردم از « عادل فردوسی پور » هر روز بیش از پیش می شود . 
نویسنده ی عصبانی سایت « الف » در ادامه ی مطلب خود می گوید که برنامه ی نود مطالب و صحنه های سخیف فوتبالی را به حلق بینندگان خود می ریزد . 
احتمالا ایشان خودشان ، این برنامه را مرتب دنبال می کنند که اینگونه در باره ی محتوای آن نظر می دهند . 
آقای نویسنده ی سایت « الف » ، حلق شما را چه شده است ؟ چه چیزی را در « حلق » شما ریخته اند ؟ 
آیا بیان معضلات و مشکلات و مسائل فوتبال ایران ، و تلاش در جهت فرهنگ سازی و رفع مشکلات اخلاقی و فرهنگی جامعه ی فوتبال ، ایرادی است که شما از برنامه ی « نود » می گیرید ؟ 
جای بسی تاسف است برای شما . 
شما که یک سایت خبری هستید ، باید بدانید که عنوان نمودن مشکلات فرهنگی و اخلاقی جامعه و نیز تجزیه و تحلیل کارشناسی و بهره گیری از ظرفیتهای رسانه ای و سمعی و بصری در جهت فرهنگ سازی ، بخش قابل توجهی از برنامه های فرهنگی هر سازمان ، ارگان ، نهاد و دولتی را شامل می شود و از پربازده ترین و موفق ترین روشهای فرهنگ سازی است . چگونه می توان خدمات « عادل فردوسی پور » در فرهنگ سازی در بین جامعه ی فوتبال ، اعم از مربیان ، مسئولین ، مقامات ، تماشاچیان و مجریان را نادیده گرفت ؟ 
« عادل فردوسی پور » به مربیان ما آموخت که در صحبت هایشان هتاکی نکنند و چگونه از فوتبال سخن بگویند .
« عادل فردوسی پور » به تماشاچیان ما آموخت که چگونه در حمایت از تیم محبوب خود عکس العمل و واکنش نشان دهند . 
« عادل فردوسی پور » به مسئولین فوتبال ما آموخت که باید در برابر این مردم پاسخگو باشند . 
« عادل فردوسی پور » منشاء خدمات فراوانی برای فوتبال و فرهنگ ورزش این مملکت بوده است . 
آقای سایت « الف » اگر گفته های مرا باور ندارید ، کافی روند برنامه های چند ساله ی « نود » و نوع سخنان مربیان و مسئولان را ببینید . عملکرد برنامه ی « نود » در هنگام مشکل آفرینی تماشاچیان را ببینید . واقعا قابل تقدیر است .
آقای سایت « الف » ، اگر شما نگران تعطیلی برنامه ی محبوب خودتان هستید ، نبایستی اینگونه ، برنامه ی « نود » را آماج حملات خود قرار دهید . اصلا این حرکت ، جوانمردانه نیست و با اخلاق فوتبالی هم جور در نمی آید . اینکه با اخلاق « بسیجی » شما جور در می آید یا نه ، را نمی دانم . « بسیج » ، نهادی مردمی و برآمده از بطن مردم است . « بسیج » هم جزیی از این ملت است . اگر دوست داشتید ، می توانید آمار بسیجیان بیننده ی « نود » را هم در بیاوید تا بفهمید دنیا دست کیست . برخورد شما با این مساله کاملا شتاب زده و نسنجیده بود . برنامه ی « دیروز ، امروز، فردا » بسیار وزین و جالب توجه است و من نیز از بینندگان پرو پا قرص آن هستم . اما چه ربطی دارد که به بهانه ی تعطیلی آن ، اینگونه جملات ناشایست و بی ارزش و حساب نشده را متوجه برنامه ی « نود » و شخص « عادل فردوسی پور » نموده و « علی دایی » را که یکی از شخصیت های ملی این مملکت است ، اینگونه تخریب نمایید ؟ 
آقای سایت « الف » ، در نحوه ی خبر رسانی و تجزیه و تحلیل خود ، تجدید نظر کنید . 

پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .                      

۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

جراحت و حقوق زن

سریال جراحت که این روزها حول محور ازدواج دو جوان می گردد ، دارد بدجوری بیخ پیدا می کند . 
دختری که بعد از 4 سال دوران نامزدی ، اکنون باردار شده ، بدون اینکه هیچ سند رسمی ازدواج بین آنان وجود داشته باشد ، به واسطه ی مشکل ژنتیکی ، در ازدواج با بن بست مواجه شده است . 
پدر دختر ، بشدت خواهان تسریع در برگزاری مراسم ازدواج است و حتی دخترش را از ورود به خانه ی خود منع کرده و گفته که باید در خانه ی شوهرش بماند . شوهری که هنوز رسمیت نیافته است . 
مادر پسر نیز بشدت خواهان بر هم خوردن این ازدواج است و حتی پسرش را از ارتباط با آن دختر بر حذر داشته است . مادر این پسر ، رفتاری ظالمانه و بیرحمانه با دختر دارد و هرگز بعنوان یک زن ، خود را جای آن دختر نمی گذارد . بلکه با مهر مادری ، تنها چیزی را که می بیند ، منافع پسرش است و بس . 
پدر پسر که با پدر دختر ، برادر است ، دچار بحران جدی شده است . از طرفی بایستی با احساسات جدی زنش کنار بیاید و از طرفی نیز برادر خود را در مواضعش محق می داند . 
اما مساله ی جدی در این سریال ، تا بدینجا این است که حقوق زن چه می شود ؟ 
چه کسی می تواند مظلومیت این زن را درک کند که اکنون به واسطه ی رفتار نابخردانه ی پدرش ، از خانه ی خویش رانده شده و از طرف دیگر ، در خانه ی شوهر کذایی خود نیز جایی ندارد . 
در این رابطه ی بیرحمانه و مستبدانه ای که دو خانواده اتخاذ کرده اند ، و در روندی که در جامعه ی ما وجود دارد ، این دختر و امثال این دختر ، هیچ راه چاره و پناهگاهی ندارند . اکنون جامعه ، خانواده و اطرافیان ، بیش از هر کس ، دختر را مقصر می دانند . پسر به راحتی می تواند قید همه چیز را بزند ودختری جوان تر ، زیباتر و بهتر را برای خود بیابد . اما آیا این دختر ، می تواند آینده ی روشنی را برای خود تصور کند . در حالی که هیچ کس از پسر نخواهد پرسید که آیا قبلا نامزد یا دوست دختر داشته ، اما دانستن این مطلب که یک دختر ، دوست پسر داشته ، رابطه ی جنسی داشته ، نامزد داشته یا نه ، مساله ای است که اگر به طور واضح و صادقانه بیان شود ، مشکلی جدی در مساله ی ازدواج دختر ایجاد خواهد کرد . بعبارت دیگر این حساسیتی است که پسرها نیز به آن توجه زیادی دارند . پسرها حاضر نیستند که دختری را که حتی برای یک لحظه در اختیار مرد دیگری بوده ، به همسری خود برگزینند . گرچه در عالم واقعیت ، این اتفاق می افتد که پسرها با این نوع دختر ها ازدواج کنند . اما باید بدانیم که پسرها صرفا زمانی به سراغ این دخترها می روند ، که از یافتن دختر مطلوب خود ناامید شده باشند . فقط زمانی به سراغ این دخترها می روند که از رسیدن به دختر یا دخترهای مورد نظرشان ناامید شده باشند . و در این شرایط ، وضعیت ظالمانه ای برای دخترها رقم می خورد که اتفاقا جامعه و حتی زنان جامعه نیز به آن دامن می زنند . بدترین قسمت ماجرا این است که زنان نیز ، به محض اینکه از بخش جوانی و قسمت عاشقانه ی زندگی خود عبور می کنند ، دارای روحیات مردسالارانه شده و یا حتی زنان جوان نیز ، اکثرا هنگامی که راجع به زنی غیر از خود صحبت می کنند ، مواضع مردسالارانه اتخاذ می کنند و حتی الامکان خواهان واگذاری امتیازات کمتری به زن هستند . این موضع ، زمانی بروز و ظهور بیشتری می یابد که این زن یا دختر ، در باره ی پسری سخن می گوید که از بستگان اوست . مثلا برادر اوست . یا یکی از فامیل است که مورد علاقه ی اوست . 
از نظر من ، زن ها اکثرا در موضع ضعف قرار دارند . و بسیاری از ویژگی های جسمانی ، روحی و روانی و نیز برخی شرایط طبیعی ، ایشان را در مقابل مردان در موضع ضعف قرار می دهد . بنابراین یک زن ، برای رسیدن به حقوق خود ، تلاشی مضاعف بایستی داشته باشد و نیز بایستی بسیار متفکرانه و علاقلانه و هوشمندانه عمل کند . چرا که در صورت هر گونه اشتباه ، در اکثر موارد ، نسبت به مردی که در مقابل او قرار گرفته ، از میزان آسیب پذیری بیشتری برخوردار است .

پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .                      

ملکوت

سریال « ملکوت » در ماه رمضان ، همچنان پیش می رود و داستان مرگ حاج فتاح و فرشته ی همراهش ، به حسابرسی یکی از اعمالش معطوف شده که مربوط به خانواده ی یکی از کارکنان شرکت او می باشد که چندی پیش فوت کرده است . 
حاجی که مبلغ یک میلیون تومان و نیز مقرری ماهانه برای این خانواده تعیین کرده بود ، اکنون در قبال این خانواده در دنیای دیگر بایستی پاسخگو باشد . 
حاجی بواسطه ی اینکه انجام این امر را به داماد خودش سپرده  ، اکنون در شرف محاکمه ای سخت قرار گرفته و عذاب الهی ، اور را فراگرفته است .  داماد خطاکارش به جای یک میلیون تومان ، مبلغ صدهزار تومان به این خانواده داده ، و رسید پرداخت مبلغ یک میلیون تومانی را از زن بیسواد آن مرحوم امضا گرفته است . و در خصوص مقرری ماهانه نیز ، هیچ کاری نکرده است.
حالا به واسطه ی برخی اعمال نیک حاج فتاح ، خدا از طریق همان فرشته ی بی ریش و مد روز همراه حاجی ، این فرصت را به او داده که از طریق نوه اش بتواند رضایت خانواده ی گودرزی را جلب نماید . 
و اما نکته ی جالبی که در این قسمت قرار داشت به نظر من این بود که یک مدیر ، یک مسئول و یک انسان ، به واسطه ی اعمالی که به عهده ی دیگران می گذارد نیز مسئول است . 
اگر من مدیر یک قسمت هستم و یکی از عناصر زیرمجموعه ی من ، تخلفی می کند یا گناهی می کند و کسی را مورد آزار قرار داده و یا حقی را پایمال می کند ، این من هستم که به عنوان مدیر و مسئول ، بایستی پاسخگو باشم و در بروز این جرم و این گناه ، مقصرم . 
این که من به عنوان آقای فرماندار ، بر عملکرد زیرمجموعه ام نظارت کافی ندارم ، مسئولم . 
این که من به عنوان مسئول یک بخش اداری ، بر عملکرد کارمند زیر دست خودم ، نظارت کافی ندارم ، مسئولم . 
و گرچه همه ی ما این امر را می پذیریم که مسئولیم ، ولی اگر بدانیم که روزی اوضاع ما هم به وخامت اوضاع حاج فتاح خواهد رسید ، آنگاه بسیار هراسان خواهیم شد و به همین راحتی ، این مسئولیت را به گردن نگرفته و در صورت پذیرش مسئولیت ، تلاش مجدانه ای در احقاق حق و عمل به وظایف خود خواهیم نمود . 
پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .                      

۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

بالاخره فارسی را پاس بداریم یا نه ؟

این روزهای ، بهنگام غروب و بعد از افطار ، مسابقه ی مشاعره در تلویزیون و از شبکه ی یکم سیما پخش می شود . 
از لحن و گویش نامانوس و روبوتیک مجری برنامه که بگذریم ، گویش عربی استاد ، کاملا توی ذوق می زند . 
انگار ایشان که استاد زبان فارسی هستند ، اصرار دارند حتی الامکان از واژه های عربی استفاده کنند . 
مثلا استاد ... که مجری گری این برنامه را بر عهده دارند ، بهنگام اعلام نتایج مسابقه اعلام می کند که آقای شماره ی 1 ، صد و بیست امتیاز تحصیل فرمودند . 
آیا این آقای استاد !!!! با معادل فارسی این واژه آشنایی ندارند ؟ 
آیا در جامعه عرف است که بگویند فلانی 20 امتیاز تحصیل کرد یا اینکه بگویند فلانی 20 امتیاز بدست آورد ؟ 
حیف که ایشان را استاد می نامند . 
استادی که چنین اشتباهات عمده ای داشته باشد ، وای به حال شاگردانش . 
فارسی ما آمیخته و ممزوج با عربی است ولی اینکه حتی در مواردی که معادل فارسی کلمه ای رایج تر است ، چه اصراری است که یک استاد ادبیات به کلمات عربی نامانوس ، متوسل شود ؟






پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .                      




۱۳۸۹ فروردین ۲۱, شنبه

جشن ملی هسته ای


دیروز ، از ظهر پای تلویزیون نشسته بودم که جشن ملی هسته ای را بطور مستقیم از شبکه ی یک سیما ببینم .
تا قبل از شروع برنامه ، دونفر از مجریان این شبکه ، مصاحبه هایی با مسئولین هسته ای و نیز خوانندگان آوازها و ترانه های مرتبط داشتند .
بالاخره مراسم شروع شد .
اما هنوز آقای مجری دارد اراجیف می بافد .
حسابی اعصابم بهم ریخت .
من ساعت ها ، پای تلویزیون نشسته بودم که این برنامه شروع شود .
کنسرت سمفونی انقلاب ، در محل برگزاری این جشن در سالن همایشهای برج میلاد تهران ، در حال اجراست ، اما هنوز هم آقای مجری دارد اراجیف می بافد . شعر می خواند و پرت و پلا می گوید .
دوربین بر روی چهره ی مجریان برنامه ، زوم می کند و این بیشتر ، اعصابم را بهم می ریزد .
بالاخره کارگردان برنامه رضایت می دهد که به برج میلاد برود .
یک کنسرت زیبا در حال اجراست . بسیار زیباست . خیلی حسرت خوردم که اولش را از دست دادم .
داشتم از دیدن و شنیدن این کنسرت ، لذت می بردم که ناگهان اتفاقی افتاد .
کارگردان به استودیو پخش برگشت .
باز هم مجری است که اراجیف می بافد .
باز هم مجری است که شعر می خواند و اخبار هسته ای را تلاوت می کند .
باز هم مجری است که روی اعصابم راه می رود .
باز هم چهره ی کریه مجری است که جایگزین صحنه های غرور آفرین جشن ملی هسته ای می شود .
دوباره به برج میلاد می روند .
کنسرت از مرحله ی ساز گذشته و به آواز خواندن رسیده ، و شکوهی دوچندان یافته ، که بسیار زیبا و ستودنی بود .
داشتم به این مراسم زیبا نگاه می کردم که کارگردان لعنتی ، باز هم به استودیو برگشت .
داشتم دیوانه می شدم .
دو مجری کارنابلد و ناتوان ، داشتند هنرنمایی می کردند . حالم از این صدا وسیما بهم می خورد که نمی داند هرکاری ، جایی دارد.
در حالی که جشن ملی هسته ای در برج میلاد در حال برگزاری بود ، کارگردان سیما ، میان برنامه هایی راجع به افتخارات هسته ای ایران پخش می کرد . کلیپ ها و نماهنگ هایی که از صبح امروز به طور مکرر از تلویزیون پخش شده بود و دیگر همه ی جزییات آن را حفظ کرده بودم .
دیگر به برنامه ی تلویزیون نگاه نمی کردم . فقط داشتم به آقای ضرغامی بد و بیراه می گفتم .
آقای دکتر باقری ، معاون سیاست خارجی و امنیت بین الملل شورای عالی امنیت ملی هم در این بین به مجریان می پیوندد و در حالی که من چشم انتظار دیدن جشن ملی هسته ای هستم ، او نیز به جمع دو نفره ی پت و مت شبکه ی یک سیما اضافه می شود .او نیز روی اعصاب من رژه می رود .
لعنت به این تلویزیون .
اگر یک تلویزیون خصوصی بود واین کار را می کرد ، می گفتم حتما وابسته به اسراییل است و دوست ندارد که جشن ملی هسته ای و عظمت آن را بطور کامل و واضح به اطلاع مخاطبینش برساند .
اما صد افسوس !
این تلویزیون ملی ایران بود . این شبکه ی یک بود . شبکه ای که ادعا دارد انتخاب اول مردم ایران است . این تلویزیون ضرغامی بود که داشت این مراسم را سانسور می کرد .
لعنت به این ضرغامی نادان ، که تلویزیون نگاه نمی کند تا بداند کارگردان احمق این برنامه ، چه بلایی بر سر جشن ملی هسته ای مردم ایران آورده است .
ساعت 6 بعد از ظهر ، دکتر باقری رفت و خوشحال شدم که از این به بعد می توانم مراسم را بطور کامل ببینم .
نه !
نه !
نه !
یک خواننده به پت و مت می پیوندد .
پت ومت از او استقبال می کنند .
نظام اسلامی و شیران ، مجریهای بی شعور این برنامه ، به ذکر سوابق آقای فریدون بیگدلی در عرصه خوانندگی پرداخته و سپس او نیز دو سرود را تقدیم ملت داغدار ایران می کند ، که اینگونه جشن ملی هسته ای را از دست داده اند و بایستی نظاره گر هنرنمایی این خواننده باشند . و پت و مت که اتفاقا مجریان احمقی هم هستند ، شادمانه لبخند می زنند .
بالاخره باز هم کارگردان به برج میلاد می رود .
تصویری از صحبت های درگوشی رییس جمهور و دکتر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی ، نشان داده می شود .
از احمدی نژاد خیلی خوشم می آید .
آدم زرنگی است . فهمیده است و می داند که باید چه چیزهایی را بداند . بنابراین به خوبی از وجود دکتر صالحی استفاده می کند .
معلوم است که دکتر صالحی با احمدی نژاد تعامل خوبی دارد . و من از این بابت خیلی خوشحالم .
ساعت حدود 6:40 ، رونمایی از سوخت مجازی و سانتریفیوژ نسل سوم ، آغاز می شود .
معلوم نیست که این آقایان طراح صحنه ، چه غلطی کرده اند .
پارچه هایی که روی طرح ها کشیده شده ، بهمین راحتی به زمین نمی افتد .
رییس جمهور محترم ، که در رونمایی نخستین طرح ، با مشکل برداشتن پارچه مواجه می شود ، رونمایی از بقیه ی طرح ها را به آقای صالحی می سپارد .
اما او هم توفیقی ندارد . آخر این پارچه ها ، یک جایی گیر کرده و به زمین نمی افتد . بنابراین یک عده به کمک او می آیند .
اما غروری مرا فرا گرفته ، که این کاستی ها را به چشمم کوچک می نمایاند .
درود بر ایران
درود بر احمدی نژاد .
و درود بر مردم قهرمان ایران .
بارها در دلم گفتم که حتی بمب هسته ای نیز ، حق مسلم ماست .
آقای رییس جمهور عزیز ، شروع به سخنرانی می کند . و من دارم از مشاهده ی این مراسم لذت می برم .
نه !
مراسم قطع می شود .
بدلیل پخش اخبار ، ادامه ی مراسم از شبکه ی خبر پخش می شود .
اما اینجا که شبکه ی سهند دارد برنامه پخش می کند و از شبکه ی خبر ، خبری نیست .
نا امید و سرخورده می شوم .
و باز هم به آقای ضرغامی بد و بیراه می گویم .
لعنت به این صدا و سیما !
مطمئنا اگر از همین شبکه ، پخش زنده ی فوتبال منچستر یونایتد و بایرن مونیخ بود ، هرگز اخبار و اذان و این جور چیزها ، سبب قطع پخش زنده ی فوتبال نمی شد .
اما چه کنم که جشن ملی هسته ای ، برای آقای ضرغامی از پخش زنده ی فوتبال جام باشگاههای اروپا ، کم اهمیت تر است .
لعنت به این صدا و سیما !
دلم می خواهد این تلویزیون را خرد کنم !
کاش آقای ضرغامی هم تلویزیون نگاه می کرد !

اما به نظرم او همه چیز را از ماهواره نگاه می کند .
باور کنید راست می گویم .
ضرغامی فقط بی بی سی و ووآ را نگاه می کند .
او از شبکه ی یک سیما ، خیلی بدش می آید .
اصلا همه چیز را از شبکه های آنطرف آب نگاه می کند .

نه به خاطر مسایل ...
نه !
یک بار فکر نکنید که او نیز سریالهای « فارسی 1 » را نگاه می کند .
یک بار فکر نکنید که جام جم را می بیند .
یک بار فکر نکنید او عاشق شب خیز است .
نه !
بلا به دور !
او حتی به بی بی سی فارسی هم گوش نمی کند .
بنده خدا می خواهد زبان انگلیسیش تقویت شود .
به شبکه های علمی و خبری انگلیسی زبان گوش می کند .
حالا دیدید که داشتید بیخود و بی جهت به این بنده ی خدا تهمت می زدید !


Free counter and web stats