‏نمایش پست‌ها با برچسب بی بی سی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب بی بی سی. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۰ مرداد ۱۸, سه‌شنبه

فرعون انگلیس ، در حال آماده باش است

دولت انگلیس دچار طغیانی شده که به سرعت رو به گسترش است . 
حکومت سلطنتی انگلیس که چندی پیش با انکار همه ی مشکلات و مسائل موجود در انگلیس و با رد مخالفتهای جدی مردم این کشور ، وضعیت را بسیار عادی و مناسب دانسته بود ، پس از یک تبلیغات وسیع در سطح جهانی ، یک عروسی خانوادگی را با هزینه ای سنگین و در سطح ملی ، جشن گرفت . 
این در حالی بود که همزمان با اجرای این برنامه ی جشن عروسی ، تعدادی از مخالفین ، در سطح شهر ، اقدام به تظاهرات می کردند . 
در همان موقع ، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ، بخوبی وضعیت حقیقی این حکومت و اوضاع ناراضیان از حکومت را تشریح کرد .
دولت ایران در این زمینه به خوبی خبررسانی کرده و تجزیه و تحلیل های بسیار دقیق و درستی از وضعیت این حکومت سلطنتی در صدا و سیما و نیز رسانه های دولتی ایران ارائه شد . 
اما در همان موقع و حتی بعد از آن که برخی درگیری ها و شورش های پراکنده در لندن به وقوع می پیوست ، حکومت سلطنتی و نیز بدنه ی دولت انگلیس و نیز رسانه های این کشور ، از جمله بی بی سی فارسی ، از تشریح این اوضاع طفره رفته و سعی بر آن داشتند که اوضاع آشفته ی این کشور سلطنتی را آرام و معمولی جلوه دهند . 
بی بی سی که کوچکترین درگیری در ایران را با بزرگنمایی زیاد ، پخش کرده و همواره سعی بر آن داشته که اوضاع و احوال داخلی ایران را نا آرام و متشنج جلوه دهد ، این بار در مواجهه با اوضاع ملت کشور خودش ، دست به خیانت به ملت می زند . 
این بار ، دیگر بی بی سی ، همانند گذشته ثابت می کند که این شبکه ، نه تنها خبررسان نیست ، بلکه همیشه در صدد تحریف خبر است . 
بی بی سی که مسائل کوچک ایران را ، بحرانی بین المللی بیان می کند . بی بی سی که بحران یک استان سوریه را مساله ای بین المللی دانسته و مظلوم نمایی می کند . در برخورد با مساله ی داخلی خود ، تا جای ممکن ، اوضاع را معمولی جلوه داده و حتی دولت پلید و شیطانی انگلیس ، جمعیت عظیم تظاهر کنندگان را که چیزی حدود یک هفتم جمعیت شهر لندن را شامل می شود ، اراذل و اوباش دانسته و آنها را عموم مردم نمی داند . حال آنکه اگر احیانا یک هفتم مردم تهران به خیابانها بریزند و به هر دلیلی شورش کنند ، خدا می داند که چگونه می توان دهان این بی بی سی لعنتی را بست . 
بی بی سی که دشمن است و دشمنی اش ، آشکار است . 
اما خدا را شکر که این مسائل رخ می دهد ، تا رسوا شود این شیطان پیر . 
اکنون این انگلیس است که دچار بحران شده است . 
شورشی به راه افتاده . 
مغازه ها و فروشگاهها غارت می شوند . 
مشکلات ترافیکی ، لندن را در بر گرفته است . 
درگیری شدید مردم با پلیس در جریان است . 
ادوات زرهی ، وارد میدان مبارزه شده اند . 
تعداد زیادی از ساختمانهای دولتی انگلیس ، توسط معترضین به آتش کشیده شده است . 
سیاه و سفید در مبارزه علیه دولت انگلیس ، متحد شده اند . 
سطح مبارزه از پایتخت به سرعت به سمت سایر شهرهای این کشور در حال گسترش است . 
مسابقات ورزشی لغو شده است . 
مسئولین مملکتی ، برنامه های متفرقه و سفرهای برون مرزی خود را لغو کرده اند . 
فرعون انگلیس در حال آماده باش است .






پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند

۱۳۸۹ بهمن ۲۱, پنجشنبه

سیاست های چندگانه رسانه های غربی


سیاست های چندگانه رسانه ای غرب در پوشش اخبار
۲۱ بهمن ۱۳۸۹
بخش خبری الف

جهان در آستانه ای انقلابی بزرگ پس از سی سال حکومت دیکتاتوری حسنی مبارک بر دیواره برلین جهان عرب می باشد .

به گزارش الف، 14 روز از ناآرامی ها و تظاهرات گسترده مردمی می گذرد و به طور مسلم تمامی مردم جهان به مدد رسانه ها توانسته اند به آخرین تحولات مصر دست پیدا کنند.

�در کنار اشاره به نقش رسانه ها در مطلع نگهداشتن مردم از آخرین تحولات باید به کارکرد متفاوت رسانه ها در مواجهه با حواث پس از انتخابات سال گذشته ایران با وقایع امروز مصر نگاهی عمیق تر کرد.

در اینکه تحولات مصر تاثیر گذار بر کل دنیا و خاورمیانه است شکی نیست چرا که مصر،از سویی از تاثیر گذارترین� کشورهای اسلامی بوده و از سوی دیگر اصلی ترین متحد آمریکا پس از اسرائیل در منطقه خاورمیانه محسوب می شود.

تحولات پس از انتخابات 88 ایران نیز همانند رخدادهای مصر بر معادلات جهان تاثیر گذار بود و رسانه های جهان مانند اخبار مصر با استراتژی های مختلف به پوشش خبری آن پرداختند. از جمله آنها می توان به بی بی سی اشاره کرد که در معرفی خود به مخاطبان خود را رسانه ای معرفی می کند که به صورت آنی و بی طرفانه اخبار را منعکس می کند.

اما با نگاهی عمیق تر به شیوه های خبررسانی بی بی سی در انعکاس اخبار مصر و ایران متوجه عدم پایبندی این رسانه� به شعارهای خود می شویم.

برای مثال این رسانه بلافاصله پس از 22 خرداد 88 و آغاز التهاب سیاسی در ایران برنامه های تلوزیونی خود را 24 ساعته کرد واز تمام امکانات خود برای نشان دادن کوچکترین وقایع در ایران استفاده نمود به طوریکه در ادامه با وجود اقدام مقابله ای ایران در محدود کردن دسترسی به تلوزیون بی بی سی در تهران پخش برنامه های خود را با صدا ادامه داد.

اما در تحولات انقلابی مردم مصر همین رسانه که وظیفه خود می دید مردم را از کوچکترین اتفاقات آگاه کند اخبار مهم مربوط به تحولات مصر را تنها به یک بخش ویژه در صفحه اینترنتی خود محدود می کند.

البته این رسانه همانند دیگر رسانه های دنیا تحولات مصر را در صدر اخبار خود انعکاس می دهد اما در تحلیل محتوای خبررسانی موارد مختلفی را از شیطنت های رسانه ای را می توان یافت.

در حوادث پس از انتخابات تصاویری گزینش و به نمایش درمی آمد که به مخاطب اینگونه القا می شد که حکومت نظامی در شهر برقرار شده و نیروهای امنیتی مدام درحال سرکوب معترضان هستند.

این در حالی است که در حوادث پس از انتحابات ایران هرگز حکومت نظامی اعلام نشد اما در حوادث این روزهای مصر حکومت حسنی مبارک پس از شروع اعتراضات بارها اعلام حکومت نظامی سراسری اعلام کرد.اما بی بی سی در اخبار خود هیچگاه حکومت نظامی را به مخاطبان خود القا نمی کند.

یا در نمونه ای دیگر بی بی سی که خود را در ارائه اخبار بیطرفانه معرفی می کند در مواجهه با پوشش خبری نماز جمعه 26 تیر 88 دست به انتشار اخبارلحظه به لحظه از فضای نماز میزند در مقابل وقتی به نماز جمعه معترضان مصری می رسیم خبری از آن پوشش گسترده در کار نیست� و به نظر می رسد تلاش دارد به مخاطب خود این را القا کند که معترضان مصری به دنبال حرکتی اسلامی نیستند.این را می توان حتی در تصاویری که از دور برای نشان ندادن پلاکاردهای و شعارهای اصلی مردم و پخش می شود نیز فهمید.

اما در مورد سایر رسانه های فارسی زبان غربی همچون صدای آمریکا می توان به نمونه های دیگری از غرض ورزی اشاره کرد.

مثلا در طول حوادث سال 88 این رسانه بارها خبر دروغی مبنی بر حضور افرادی از لبنان یا فلسطین برای سرکوب معترضان در ایران انتشار می داد اما از آن سو تاکنون هیچ اشاره ای به خبر رسمی حضور کماندوهای اسرائیلی برای سرکوب مخالفان مصری نداشته است.

با توجه به نمونه های بالا به وضوح می توان دریافت که این رسانه ها برخلاف ادعاهای مطرحی خود مبنی بر اطلاع رسانی "دقیق و بیطرفانه به مخاطب و واگذاری قضاوت به ایشان" پیوسته درحال انتشار مطالبی هستند که کاملا همسو با سیاستهای اتخاذی از جانب دولت های خود می باشد.

© 2011 - الف



پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند .

۱۳۸۹ بهمن ۱۳, چهارشنبه

وقایع مصر از نگاه من

حدود 10 روز از شروع تظاهرات در مصر می گذرد و می رود که دو هفته از عمر این اعتراضات بگذرد . اعتراضاتی که ملت های عرب دوست دارند که آن را انقلابی در ملل عرب بدانند و دولتهای عرب و نیز دولت های غربی که حامیان جدی آنان هستند ، این اعترضات را نه یک انقلاب و بلکه صرفا یک نوع اعتراضات مردمی برای دستیابی به رفاه بیشتر و در مراحل بعدی برای دستیابی به برخی آزادی های دموکراتیک می دانند . 
از همین رو ، هرگز دول غربی ، سعی در انعکاس این رویدادها بعنوان یک انقلاب نبوده ، و با پخش بعضی از صحنه ها ، بیشتر بخش مادی آن را دنبال می کنند و حتی مشاوره هایی که در رسانه ها به دولت مصر می دهند این است که اصلاحات ایجاد کند و به صدای مردم گوش فرا دهد . آقای آمانو ( دبیرکل سازمان ملل ) ، آقای اوباما ( رئیس جمهور آمریکا ) ، خانم مرکل ( صدراعظم آلمان ) ، خانم کلینتون ( وزیر خارجه آمریکا ) ، سارکوزی ( رئیس جمهور فرانسه ) و تعداد زیادی از مقامات غربی صرفا ایجاد برخی اصلاحات را دنبال می کنند و در صدد حفظ شاکله ی اصلی دولت مصر هستند و به شدت از روی کار آمدن یک حکومت مذهبی در مصر هراسان هستند . 
اینکه می گویم آنها از روی کار آمدن یک دولت مذهبی در مصر هراسان هستند ، یک توهم یا خیال پردازی نیست . آنها دقیقا از ایران می ترسند . آنها از این می ترسند که دولتی با الگوی ایرانی و با الگوی انقلاب اسلامی در آن کشور و یا دیگر کشورهای عربی بر روی کار بیاید . 
پس از آنکه در طول همه ی سالهای گذشته ، اختلاف افکنی های آمریکا و غرب بین ایران شیعه و دنیای عرب سنی ، نتوانست ایران را در دام آنها افکنده واختلافات مذهبی را بوجود بیاورد ، پس از آنکه ایران در کشتار شیعیان یمن و عربستان ، بدلیل ملاحظات سیاسی و مصالح بلند مدت جهان اسلام ، دخالت نکرده و با سعه ی صدر در انتظار موقعیت مناسب نشست ، پس از آنکه ایران در قبال کشتار مسلمانان سنی در کشمیر واکنش نشان داد ، همه ی نقشه های آمریکا در این بعد ، با شکست مواجه شد . 
اکنون شورشی که از تونس شروع شد ، به سرعت و به صورت دومینو وار ، مصر ، یمن و اردن را نیز در بر گرفته است و هراس دولتهای غربی از این است که مبادا با پیروزی این شورشها ، شورشهای دیگری در سایر کشورهای عرب نیز راه بیفتد . 
خبرگزاری رویترز در یک تحلیل می نویسد که دولت آمریکا در سال 57 با اتخاذ موضع نادرست ، و دفاع یک جانبه از دیکتاتور ایران ، محمد رضا پهلوی ، کاری کرد که دولت آینده ی ایران را از دست داده و دشمنی ایرانیان را برای خود بجای بگذارد . تحلیلگر رویترز می گوید که دولت آمریکا باید در قبال مصر مراقب باشد که مرتکب اشتباهاتی که در ایران شد ، نشود . این تحلیلگر ، بشدت تذکر می دهد که اگر اشتباهی رخ بدهد ، احتمال ظهور دولتی مذهبی به مثابه ی آنچه در جمهوری اسلامی است ، فراوان است . 
این نگرانی را بنیامین نتانیاهو ، نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس نیز بیان می دارد . او نیز به شدت از روی کار آمدن یک دولت مذهبی در مصر نگران بوده و آن را تهدیدی برای موجودیت خود می داند و از این رو از دولتهای بزرگ غربی خواسته است که در این زمینه ، چاره اندیشی کنند . 
اما مساله ی دیگر ، بیداری ملل عربی و نیز شورشهای آن است . 
هرگز نمی توان شورشهای مردم تونس را یک انقلاب نامید . مسلما شورش مردم تونس ، یک شورش قابل تقدیر است . شورشی که به یک استبداد پایان داد . شورشی که از وجدان پاک و سرشت آدمی نشات می گرفت . این شورش کاملا قابل ستایش است . اما هرگز ، شاخصه ها و شاکله های یک انقلاب را نداشت . مگر می توان در طول مدت یک هفته انقلاب کرد ؟ انقلاب ، دقیقا همانی است که ایران انجام داد . انقلاب همانی است که سالها مبارزه ی پیگیر و سازمان یافته با یک رهبری مشخص و قدرتمند را در پرونده دارد . 
تحرکات اعراب ، یک شورش است . شورشی که بیشتر احساساتی بوده و بعید نیست که با یک حرکت ضربتی و یا با یک سری بازیهای سیاسی ، کاملا منکوب و منهدم شود . لازم نیست که برای سرکوب این شورش ، لزوما از نیروی نظامی استفاده کرد . بلکه می توان با استفاده از بازیهای سیاسی ، آن را به انحراف کشانید . 
در تونس ، گرچه رئیس حکومت رفته ، ولیکن بسیاری از مقامات ارشد این حکومت ، در تونس به طور آزادانه زندگی می کنند و این افراد با ثروت و قدرت پنهانی که دارند ، دیر یا زود ، مجددا قدرت را در انحصار خود در خواهند آورد . 
در مصر ، وضعیت بسیار مشکوک تر از تونس است . مشکلات در مصر ریشه دار بوده و به نظر من ، آمریکا کاملا از پتانسیل این شورش مطلع بوده و از چندی پیش نیز در حال چاره اندیشی برای آن بوده است . از جمله ظهور فردی به نام « محمد البرادعی » در ساختار سیاسی مصر رامی توان به این مساله ربط داد . البرادعی ، که قبلا در مقام رئیس سازمان انرژی اتمی بین الملل ، همکاری نزدیک و تنگاتنگی با دولت آمریکا داشته و شخصیت مستقلی در این عرصه نبوده و هرگاه تحت فشار قرار گرفته ، بخوبی توانسته خود را باخواسته های آمریکا وفق دهد ، اکنون به عنوان رهبر اپوزیسیون در مصر مطرح شده است . اقای البرادعی ، ویژگی های رهبری مخالفان را ندارد . او فردی است که از نظر من کاملا وابسته است . فردی که مسلما اصلاحات سیاسی را در مصر رقم خواهد زد . او آزادی خواه است . یعنی دموکرات است . ولی دموکرات به معنای خاص . دموکراسی آمریکایی می خواهد . یعنی این دموکراسی تا زمانی قابل احترام است که به منافع و مصالح آمریکا و اسرائیل لطمه ای وارد نشود . مسلما بایستی این موارد ، در ابتدای به قدرت رسیدن هر جایگزین دیگری برای حسنی مبارک در نظر گرفته شود . اینجاست که شورشهای مصر با نقطه ضعف مواجه است. هم اکنون جامعه ی مصر با کمبود نفر واجد شرایط برای رهبری این جنبش مواجه است . دولت مصر ودولت های غربی هم به این نکته واقف هستند. در حالیکه مردم مصر برای براندازی حسنی مبارک تلاش می کنند ، غربی ها در تلاش برای انتخاب جانشین مناسب و فضاسازی و انجام عملیات روانی در مصر برای پذیرش فرد مورد نظر غربی ها هستند. 
شرایط اردن نیز بدتر از مصر است و احتمال شکست آنان نیز بیشتر است . در یمن هم شرایط مشابهی برقرار است . بزرگترین پایگاه اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا در منطقه در یمن قرار دارد . و حتی این نیروها به دولت یمن در قتل عام شیعیان و نیز سرکوب مخالفانشان کمک می کنند . 
ملل عرب در طول تاریخ نشان داده اند که مردمان باثباتی نیستند و کاملا باد به پرچم بوده و صرفا از روی احساسات عمل می کنند و چنانچه منافع شخصی و از جمله جان خویش را در خطر ببینند ، از بسیاری از خواسته ها ، حقوق و امتیازات خود چشم می پوشند . 
در دنیای قدیم عرب ، این وقایع را در مردمان کوفه می بینیم . مردمانی که گاهی با علی بودند و گاهی با معاویه . گاهی با ابن زیاد بودند و گاهی با فرزندان زبیر . در دنیای جدید نیز می توان مسائلی را از این دست دید . اعراب در طول تاریخ ، همواره شکست خورده اند . اگر دنیای اسلام در سطح جهان افتخاراتی دارد ، عمدتا به دست ایرانیان و ترک ها بوده است . وگرنه این ملت عرب ، جز به وحشی گری در آن قرون ، نمیتوانست به چیزی افتخار کند . غرب به خوبی توانست آنان را از عثمانی جدا کند . غرب به خوبی توانست آنان را تحت الحمایه ی خود قرار داده و آنان را مستعمره ی خود کند . غرب بخوبی توانست دولتهای دست نشانده و فاسد را در آن کشورها بر سر کار بیاورد . غرب توانست همه چیز آنها را بگیرد و انان را در خواب غفلتی فرو برد که تا کنون ، موج بیداری اعراب ، برنخواسته است . 
گرچه گهگاهی در دنیای عرب ، برخی شورش ها صورت می پذیرفته ، اما این شورش ها هرگز به سرانجام نرسیده و دولتهای سرسپرده ی عرب با همراهی فنی ، اطلاعاتی و عملیاتی حامیان غربی خود ، بخوبی توانسته اند این شورش ها را سرکوب نمایند . و در وقت خود ، دولتهای مذکور نیز مجبور بودند در برابر غربی ها و اسرائیل غاصب ، امتیازات عمده ای را واگذار کنند . 
بنابراین احتمال پیروزی اعراب را در این شورش ها بسیار اندک می دانم . گرچه مسلما اندکی بعد ، سرنگونی حسنی مبارک و مثلا روی کار آمدن فردی مثل البرادعی را یک پیروزی برای مصری ها خواهند دانست ، اما من آن را یک شکست کامل می دانم و اینکه غربی ها ، آن را یک پیروزی برای اعراب بدانند کاملا طبیعی است . مسلما غربی ها و مخصوصا آمریکا ، این را یک پیروزی بزرگ برای مصری ها خواهد دانست و آن را در بوق و کرنا خواهد کرد . همه ی رسانه های غربی ، به طور مرتب این پیروزی را به ملت مصر تبریک گفته و ورود هوای آزادی را به مصر جشن می گیرند . اما اینها بخشی از سامانه ی عملیات روانی غرب خواهد بود . عملیات روانی ای که به منظور انحراف اهداف معترضین صورت پذیرفته و آنها را از اهداف اصلی شان دورتر و دورتر خواهد ساخت و اسرائیل غاصب را از این مساله راحت می کند که گرچه ازادیهای مذهبی در مصر بیشتر شده ، اما هرگز فضایی برای ظهور و بروز یک حکومت مذهبی در این کشور وجود ندارد . 
مساله ی دیگر نوع اطلاع رسانی ناجوانمردانه ی غربی ها ، بی بی سی و صدای آمریکاست . 
وقتی که سبزهای وابسته و سران وطن فروش سبز ، در ایران اندک شورشی به پا کرده بودند ، از نخستین شب شروع تحرکاتشان تا ماهها پس از آن ، رسانه های غربی ، نه تنها اطلاع رسانی دقیقی از موضوع داشتند ، بلکه به غایت ، یک کلاغ چهل کلاغ می کردند . کافی بود که یک نفر کشته شود تا اعلام کنند چهل نفر کشته شده است . کافی بود که یک نفر بازداشت شود تا اعلام کنند که چهل نفر به شکنجه گاههای جمهوری اسلامی اعزام شدند . کافی بود یک شورشی اعدام شود تا اعلام کنند که چهل مجاهد و مبارز آزادیخواه وطن پرست ، در راه آرمان آزادی ، بدست جوخه های اعدام جمهوری اسلامی ، سلاخی شدند . و اکنون برخورد و مواجهه ی همان رسانه های آزاد را می بینیم که چگونه اعتراضات مردم مصر را تحریف می کنند. آنهایی که از هر لحاظ دولت ایران را محکوم می کردند ، امروز به مردم مصر می گویند که باید اعتراضات خود را به طور مسالمت آمیز بیان کنند و از اغتشاش در خیابانها بپرهیزند . آنها که شبانه روز به اخبار تهران می پرداختند ، ندای اعتراض آمیز مردم قاهره را نمی شنوند . آنها همچنان برنامه های عادی خود را پی می گیرند و برایشان ، شورشهای همزمان مصر و یمن و اردن ، از فوریت و اهمیت چندانی برخوردار نمی باشد . در جریان این اعتراضات ، رئیس ستاد ارتش مصر در واشنگتن چه می کند ؟ آیا اگر فرمانده ارتش ایران به واشنگتن می رفت ، مردم ایران چه تصوری می کردند ؟ چرا دولت آمریکا ، اینگونه متفاوت با آزادی و دموکراسی برخورد می کند ؟ 
مسلما واژه هایی همچون « آزادی » ، « دموکراسی » ، « حقوق بشر » و ... ، اهرم های فشاری در دست قدرتهای جهانی هستند که نه برای آزادی و حرمان انسان که برای نیل به مقاصد سیاسی و اقتصادی صاحبان زر و زور و تزویر در جهان است .




پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند .

۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

بی بی سی علیه هدفمندی یارانه ها

ترفند BBC برای مبارزه با هدفمندی یارانه ها+عکس
۱۹ دي ۱۳۸۹
به گزارش مشرق، سازمان جاسوسی انگلیس (MI۶) طی دستورالعملی به شبکه های  فارسی زبان مستقر در این کشور از جمله بی بی سی از آنان خواسته است تحت هر  شرایطی برای تغییر ذهنیت مردم ایران نسبت به طرح هدفمند کردن یارانه ها، در  همه اخبار مربوط به این مساله از کلمه "حذف یارانه ها" استفاده کنند.
هفته  نامه ۹ دی در این زمینه نوشته است: اجرای دقیق این دستورالعمل به گونه ای  جدی در دستور کار این شبکه ها قرار گرفته که حتی در مصاحبه های نقل شده از  سوی مقامات دولتی ایران نیز کلمه "حذف یارانه ها" را جایگزین هدفمند کردن  یارانه ها می کنند.




© 2011 - الف




پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند .

۱۳۸۹ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

صدای آمریکا راست می گوید ؟

سانسور خبری حاکم بر جامعه ی ما و جلوگیری از انتشار آزادانه ی عقاید گروه های مختلف ، سبب گردیده که بخش قابل توجهی از مردم ، بسوی شبکه های خبری و رسانه ای بیگانه متمایل شوند . 
بدیهی است که این اخبار که از سوی شبکه های خبری همچون رادیو فردا ، صدای آمریکا ، بی بی سی ، رنگارنگ و چندین گروه خبری و تحلیلی دیگر پخش می شود ، آمیخته ای از دروغ و واقعیت است که متناسب با منافع کشورهای مرتبط با این شبکه ها انتشار می یابد . 
بسیار احمقانه و ابلهانه است که فکر کنیم دولت آمریکا یا انگلیس ، اسراییل یا روسیه و حتی چین ، برای منافع ملت ایران ، اقدام به خبرپراکنی می کنند . هرگز این دولت ها صرفا برای منافع ما ، هزینه های گزاف شبکه های ماهواره ای و استخدام تعداد زیادی خبرنگار و دست اندرکاران رسانه ای را متحمل نمی شوند . 
این دولت ها در لابلای همه ی این نقش بازی ها ، در پی دستیابی به منافع ملی و بین المللی خودشان هستند .

چندی پیش با چند نفر صحبت می کردم که بشدت متاثر از رسانه های خبری غرب ، بالاخص صدای آمریکا (VOA) و بی بی سی بودند . حتی بسیار ناراحت بودند که ایران ، بی بی سی را با پارازیت مخدوش کرده است . قصیده ای بس طولانی از مضرات پارازیت گفتند و چون از موضع من در حمایت از دولت احمدی نژاد خبر داشتند ، با کنایه از گناه دولت در انتشار امواج پارازیت می گفتند . 
آنها اخبار و وقایع ایران را کاملا بر اساس تفسیرهای بی بی سی و صدای آمریکا تحلیل می کردند .
آنها در جزیی ترین مسایل کشور ، نظراتی را داشتند که کاملا مبتنی بر تحلیل رسانه های بیگانه بود . 
هنگامی که از آنان راجع به تحلیل های مسئولین دولتی و وزرا یا رییس جمهور ایران ، در خصوص مسایل ملی پرسیدم ، هیچ اطلاعی نداشتند .
آنها هرگز به سخنان رییس جمهور گوش ندادند .
آنها هرگز به تحلیل رسانه های ملی و وطنی گوش ندادند . 
آنها سخنان رهبری و رییس جمهور را نیز از زبان رادیو آمریکا و ... شنیده اند و بر آن اساس ، آن را روایت می کنند .

اگر معتقد باشیم که گفته های رسانه های ملی ، آمیخته ای از دروغ و حقیقت است و اگر معتقدیم که در ایران ، سانسور خبری حاکم است ، باید بدانیم که این وضعیت در خصوص رسانه های غربی هم حاکم است . ولی جهت سانسور و نوع سانسور متفاوت است . اگر ایران ، اخبار سبزها و ... را سانسور می کند ، متقابلا آقایان غربی ، بسیاری از خدمات و افتخارات ایران اسلامی را سانسور می کنند . چون منافع هر یک از اینها ، چیزهای متفاوتی را ایجاب می کند . 
بنابراین برای دستیابی به واقعیت ، بهترین راه این است که بطور عادلانه به اخبار رسانه های متفاوت گوش داده و حقیقت را از بین آنها استخراج کنیم . 

ای کاش که اینقدر ساده دل نباشیم . 
ای کاش آگاهانه تر عمل کنیم . 
ای کاش ، در هجمه ی غبار و مه ، عاقلانه تر عمل کنیم و راه را از بیراه باز شناسیم و به جای دشمنی با هم ، دوستانه به نقد خود بنشینیم .

چرا همیشه با نگاه « سیاه و سفید » باید به اطرافمان نگاه کنیم ؟
چرا همیشه بایستی دچار « شیدایی و تنفر » باشیم ؟
آیا میانه ای در کار نیست ؟
خاکستری نداریم ؟
کسی نیست که شامل هیچکدام از حالات شیدایی و تنفر نسبت به او نشویم ؟
دموکراسی به ما می آموزد که مدارا کنیم و از شیدایی و تنفر بپرهیزیم . 

Free counter and web stats