۱۳۸۹ شهریور ۳۱, چهارشنبه

روش دعا کردن

در روایتی که نویسنده کتاب «نورالثقلین » نقل کرده، راوی از امام صادق علیه السلام می پرسد: چرا دعای ما به استجابت نمی رسد؟ حضرت می فرماید: باید روش دعا کردن را بیاموزید . سؤال می کند : روش چیست ؟ می فرماید: «تبدا فتحمد الله و تذکر نعمه عندک ثم تشکره ثم تصلی علی النبی و آله ثم تذکر ذنوبک فتقر بها ثم تستعیذ منها ، فهذا جهة الدعاء» در آغاز دعا، خدا را ستایش می کنی و نعمتهایش را به یاد می آوری سپس شکر و سپاس می کنی و بر پیامبر و اهل بیتش درود می فرستی، سپس گناهانت را یادآور می شوی و به آنها اعتراف می کنی و به خدا پناه می بری . این روش دعا کردن است .

پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     

عبادت بزرگ

معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام می پرسد: جانم به قربانت! چه می فرمایید درباره دو نفر که با هم وارد مسجد شدند، یکی بیشتر نماز می خواند و دیگری بیشتر دعا می کند، کدام یک برترند؟ حضرت پاسخ می دهد: هر دو کار نیکی انجام می دهند . عرض می کند: دانستم ولی کدام یک - به هر حال - برتر است؟ می فرماید: او که بیشتر دعا می کند . آیا نشنیدی که خدای سبحان می فرماید: «ادعونی استجب لکم » . دعا همان عبادت بزرگ است .

پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     

چرا دعایم مستجاب نمی شود؟

شخصى خدمت امام صادق(ع) عرض کرد:
دو آیه در قرآن است که تأویل و معناى آن را نمیدانم. یکى «ادعونى استجب لکم» است، که ما هر چه دعا میکنیم، اجابت نمى‏شود.

حضرت فرمود:
«من سر عدم اجابت دعایتان را به شما میگویم. اگر تو خدا را در آن چه دستور فرموده اطاعت کنى و آن گاه او را بخوانى، دعایت را اجابت مى‏کند، ولى تو با (دستورهاى) او مخالفت کرده، نافرمانى‏اش مى‏کنى. او نیز اجابت نمى‏کند. با این حال، اگر خدا را از راهش بخوانى - اگر چه گناهکار باشى - خدا دعایت را مستجاب مى‏کند».

آن شخص پرسید:
راه دعا چیست؟

فرمود:
«نماز که خواندى، ابتدا تمجید کرده، او را به بزرگى مى‏ستایى و به هر نحو که مى‏توانى، حمد و ستایش مى‏کنى، سپس بر پیامبر(ص) و آلش درود مى‏فرستى و به تبلیغ رسالتش گواهى مى‏دهى، و بر ائمه هدى سلام مى‏دهى، آن گاه نعمت‏هاى خدا را بر خود مى‏شمارى و او را به خاطر آن‏ها ستایش و شکر مى‏کنى. بعد به گناهان خود یکایک اعتراف مى‏کنى و هر کدام را که به یاددارى، اقرار مى‏نمایى. هر کدام را به خاطر ندارى، به طور سربسته به زبان مى‏آورى و از همه گناهان به درگاه خدا توبه مى‏کنى و تصمیم مى‏گیرى که دیگر گناه نکنى و از روى پشیمانى و صدق نیت و خلوص، و در بیم و امید از آن‏ها استغفار و طلب آمرزش میکنى، سپس مى‏گویى: «اللهم انى أعتذر الیک من ذنوبى و استغفرک و أتوب الیک فأعنى على طاعتک و وفّقنى لما اوجبت علىّ من کل ما یرضیک فانى لم أر أحداً بلغ شیئاً من طاعتک الا بنعمتک علیه قبل طاعتک، فأنعم علىّ بنعمة أنال به رضوانک و الجنةَ. بعد از رعایت این مراتب، حاجت خود را بخواه، که امیدوارم خدا ناامیدت نکند و حاجتت را برآورد».



منبع : فلاح السائل


پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     

عکس پروفسور حسابی در کنار انیشتین

تصویری از انیشتین و پروفسور حسابی

پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     


اینجا تهران است یا لس آنجلس ؟

اینجا جمهوری اسلامی ایران است . 
تهران ، شهری که پایتخت ام القرای جهان اسلام است .
مکان : تئاتر شهر تهران 
نام تئاتر : اتللو 
سبک : فیزیکال و پرفورمنس
کارگردان : عاطفه تهرانی
این تئاتر که با پوشش نامناسب زنان و انواع رقص و حرکات موزون همراه بوده است در تهران به نمایش در آمده است . 
تصاویری از صحنه هایی از این تئاتر را می بینید . 






۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

آهنگ سامی یوسف برای مردم پاکستان

ترانه ی سامی یوسف برای مردم پاکستان


پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     

آنجلینا جولی در بین مصیبت زدگان پاکستان

در حالیکه هنرمندان ، ورزشکاران و بزرگان علم و ادب و هنر در کشور ما ، داد فرهنگ و ادب سر می دهند و فرهنگ جوانمردی و پهلوانی را فریاد می کنند ، آنجلینا جولی در پاکستان ، به دیدار مردم مصیبت زده می رود و هنرمندان ایران زمین ، در خواب خوش بسر می برند . 

پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     

فرق احمق و دیوانه

مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حياط يک تيمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعويض لاستيک بپردازد.
هنگامی که سرگرم اين کار بود، ماشين ديگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشين بودند گذشت و آنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد.
مرد حيران مانده بود که چکار کند.
تصميم گرفت که ماشينش را همانجارها کند و برای خريد مهره چرخ برود.
در اين حين، يکی از ديوانه ها که از پشت نرده های حياط تيمارستان نظاره گر اين ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:
از ٣ چرخ ديگر ماشين، از هر کدام يک مهره بازکن و اين لاستيک را با ٣ مهره ببند و برو تا به تعميرگاه برسی.
آن مرد اول توجهی به اين حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد ديد راست می گويد و بهتر است همين کار را بکند.
پس به راهنمايی او عمل کرد و لاستيک زاپاس را بست.
هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن ديوانه کرد و گفت: «خيلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی.
پس چرا توی تيمارستان انداختنت؟
ديوانه لبخندی زد و گفت: من اينجام چون ديوانه ام. ولی احمق که نيستم!!ا



پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     

ترانه هایی از گروه « آنفوباند»

ترانه هایی از گروه « آنفو باند » که یک گروه خواننده ی رپ هستند .



ترانه ای با عنوان « همه چی پوله »
برای دانلود این آهنگ ، اینجا کلیک کنید .



ترانه ای با عنوان « سال ما »
برای دانلود این آهنگ ، اینجا کلیک کنید .



ترانه ای با عنوان « بسه لفظ »
برای دانلود این آهنگ ، اینجا کلیک کنید .


ترانه ای با عنوان « من معتادم »
برای دانلود این آهنگ ، اینجا کلیک کنید . 



پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     

نادره


 قسمت پنجاه و یکم
کتاب « نادره »
عنوان فصل : چیزهایی که احمد آقا فراموش کرده بود 
در ساعت معین مهرانگیز و احمد آقا به خانه ی حاجی عبدالصمد آمدند . حاجی دختر خود نادره و خانمش مه جبین خانم را به آن ها معرفی نمود . 
اولین ملاقات نادره ، وجود احمد آقا را سخت تکان داده بود . زیرا او انتظار ملاقات یک دختر 22 ساله به این قشنگی را نداشت . او خیال می کرد که دختر حاجی عبدالصمد باید بیشتر از 16 سال نداشته باشد . یا مثل پدرش چاق ، کوته قد و ساده لوح باشد . اما نادره در این سن تقریبا متناسب الاعضاء ، ملیح ، طناز ، متین ، موقر ، در عین حال بسیار باهوش به نظر می آمد . حرکات و رفتارش آرام ، نگاهش راسخ ، حرفهایش سنجیده و سلیس بود . لذا احمد آقا از همان نظر اول شیفته جمال و هیکل موزون آن دختر زیبا گردید . 
نادره تمام داستان احمد آقا و دخترش را می دانست . هم چنین روز گذشته ، قیافه ، حرکات و سکنات او را از پشت پرده از نظر دقیق گذرانده بود . لذا با کمال خونسردی ، بدون دغدغه و تشویش جلو آمد . با کمال سادگی در عین حال با صمیمیت و حرارت ، مراسم تعارفات را به جا آورد . بعد با کمال ملاطفت دست های نرمین مهرانگیز را به دست گرفت . از او مانند یکی از اقربای قدیمی پذیرایی نمود . ولی احتیاط را از دست نداده ، قبلا به مه جبین خانم گفته بود که موضوع خواستگاری و انگشتری را با مهرانگیز به میان نگذارد . زیرا مطلع بود که دختر جوان از پیشامدهای اخیری که برای پدرش اتفاق افتاده بود کاملا بی اطلاع می باشد . 
مهرانگیز هم از دیدار دختر تحصیل کرده ، صمیمی و مهربان ، بسیار خوشوقت شده ، بدون رودرواسی و خالی از تملق گفت : 
از دیدار و دوستی شما خود را بسیار خوشوقت و مسرور می دانم . در میان خانم های ایرانی که تا به حال آشنایی پیدا کرده ام ، شما یگانه وجودی هستید که قلب من این قدر به دوستی شما اشتیاق پیدا کرده است . از نظر اول درک کردم که علاوه بر ملاحت و دلربایی صاحب هوش ، ذکاوت طبیعی ، هم چنین دارای معلومات و مطالعات عمیقه می باشید . باور کنید که اگر اختیار در دست خودم بود ، از همین امروز مدت طولانی در جوار شما ، در دوستی و رفاقت شما به سر می برد م . بی اغراق بدون ریاکاری شما را حقیقتا قابل و لایق دوستی و یگانگی و پرستش می دانم . اما متاسفانه به مناسبت کسالت پدر عزیزم مجبوریم هر چه زودتر خود را به پاریس برسانیم . 
نادره گفت : 
خواهر عزیزم ! از التفات شما بسیار ممنون ، از صمیمیت و میل قلبی شما بسیار خوشوقت هستم . امیدوارم ان شاء الله روز به روز دوستی ما صمیمی تر و یگانگی ما محکم تر بشود . ولی از طرف دیگر می ترسم که بعد از آشنایی کامل به اخلاقم از من آن قدر ها هم خوشتان نیاید . برای شناختن اشخاص یک ملاقات کافی نیست . شاید ظاهر قیافه ی من ظن شما را به غلط هدایت کرده باشد. در هر صورت من مفتون جمال زیبا و اخلاق پاکیزه ی شما بوده و خواهم بود . 
مهر انگیز گفت : 
نه خیر  . من دوستان و آشنایان خود را از نظر اول می شناسم . احساسات قلبی من هیچ وقت اغفال نمی شود . 
نادره گفت : 
از حسن ظن و لطف شما ممنون هستم . امیدوارم ان شاء الله موقع مراجعت از اروپا چندی مهمان ما خواهید بود . من شما را زیاده از آن که تصور بکنید دوست می دارم . انسان از تماشای هیکل دلربای شما هیچ سیر نمی شود . 





نام کتاب : نادره
نگارش : جعفر پیشه وری (1271-1326)
به کوشش : محمود مصور رحمانی ، صفدر تقی زاده
مدیر اجرایی : سرور فرهی
لیتوگرافی : تارنگ
صحافی : ایران زمین
شابک : 0-04-7920-964
تیراژ : 3000
قیمت : 5000 تومان
انتشارات گوینده
چاپ اول : زمستان 1383



پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به « نادره » در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی « نادره » کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .                      

نادره


 قسمت پنجاه
کتاب « نادره »
عنوان فصل : کنجکاوی احمد آقا 
شرح زندگانی نادره از این به بعد به داستانی مربوط می شود که ما آن را از شب نشینی کذایی حاجی قاسم آقا شروع کرده ، در طی شرح آن حاجی مزبور را بعد از بیرون آمدن از منزل زن جوانش کلثوم خانم ، در حمام مشغول غسل جمعه ، میرزا مهدی اصفهانی را در اصفهان ، آقا داداش او را در تهران منزل احمد آقا منتظر هوشنگ خان ، مهرانگیز دختر احمد آقا را در یکی از مهمانخانه های معتبر رشت ، احمد آقا و حاجی عبدالصمد را در منزل حاجی عبدالصمد و نادره و مه جبین خانم را پشت پرده در تماشای داماد « احمد آقا » ترک کرده بودیم . 
حالا با اجازه ی قارئین محترم ، داستان مزبور را از مذاکره ی حاجی عبدالصمد و احمد آقا شروع می کنیم . 
احمد آقا بعد از سلام و تعارفات رسمی و شرح مفصلی در اطراف تصمیمات خود گفت : 
حاجی آقا ! شما که دوست صمیمی من هستید و به جای برادر بزرگ من می باشید ، تا اندازه ای هم از اخلاق و عادات من اطلاع دارید . بنابراین باید بدانید که در این سن و وضعیت ممکن نیست من بتوانم دختر جوانی را به عقد خود در آورده ، سبب بدبختی او بشوم . وانگهی حالا دیگر من تمولی ندارم که بتوانم دختر جوانی را طوری که لازم و لایق شئونات اوست اداره نمایم . علاه بر این هنوز معلوم نیست که عاقبت کار من به کجا خواهد کشید . لذا خواهشمندم انگشتری را که به عنوان انگشتری نامزدی از من گرفته به شما داده اند ، مرحمت فرموده عودت دهید . چون که به آن انگشتری علاقه ی مخصوصی نیز دارم . آن یادگار الیزابت عزیزم می باشد . خواهشمندم این تقاضای عاجزانه را به نام رفاقت و دوستی قدیمی بپذیرید . 
حاجی عبدالصمد از شنیدن شرح وضعیت ناگوار دوست خود بسیار متاثر شده ، می دانست با چه زبانی به او تسلی بدهد . فقط این قدر موفق شد که بگوید : 
دوست عزیزم ! از شنیدن این خبر بسیار متاسف هستم . ولی از روی صداقت و صمیمیت به شما قول می دهم در این پیشامد ناگهانی هر قسم کمک و معاونت که از دستم بر آید مضایقه نکنم . اما راجع به انگشتری اجازه بفرمایید با نادره نیز مشورت بکنم . او در این قبیل کارها تصور می کنم از ما مجرب تر است . شما نادره را یک دختر کوچک ساده لوح تصور نکنید . 
آه ! حاجی اقا ! کار ما دیگر از مشورت گذشته است . مشکلی که مردها در اصلاح و حل آن عاجز باشند دخترهای جوان چه از دستشان بر می آید ؟ طوری که شنیده ام حاجی زاده ، باهوش ، تحصیل کرده و قابل همه گونه تمجید است . عقیده ی شخصی من هم همین بوده است . زیرا ( الولد سرابیه ) گفته اند .شما خودتان قلب ساده و وجدان پاکی دارید . همیشه مایلید به مردم خوبی بکنید . البته فرزندتان هم شبیه خودتان خواهد بود . در این هیچ شبهه ای ندارم . اما کار من از مشورت و مصلحت گذاری گذشته است . این قبیل مشورت ها برای من مثل نوش دارویی است بعد از مرگ سهراب . من باید هر چه زودتر از ایران خارج شوم و تصمیم من قطعی است . 
حاجی عبدالصمد گفت : 
با وجود این من مجبورم در این خصوص با نادره مذاکره کنم . از شما فقط پنج دقیقه مهلت می خواهم . 
بعد از این حرف حاجی منتظر جواب احمد آقا نشده ، با تعجیل از اتاق بیرون رفته ، بعد از پنج دقیقه مراجعت نموده ، گفت : 
به هر ترتیبی هست باید خواهش من را پذیرفته فردا ناهار را به همراهی مهرانگیز خانم به اینجا تشریف بیاورید . حالا امتحان بکنیم . شما را که با زور نمی شود نگهداشت و یا تصمیم قطعی تان را بهم زد . چند ساعت دور هم می نشینیم . بعد مطابق دلخواه خودتان رفتار نمایید . 
احمد آقا تحت تاثیر کنجکاوی بالاخره تسلیم شد . در حالتی که پیش خود می گفت : 
ببینم پدری به این هیکل ، دختری که این قدر ملاحظه می کند و میل دارد حتما با من داخل مذاکره بشود چه شکلی و چه کاره است . چه جور حاجی را وادار کرده است که او را مجرب تر از خود بداند . لذا بنا به ملاحظات فوق گفت : 
عیب ندارد . برای خاطر شما مسافرتمان را تاخیر انداخته ، فردا ظهر شرفیاب می شویم . عجالتا خدانگهدار .



نام کتاب : نادره
نگارش : جعفر پیشه وری (1271-1326)
به کوشش : محمود مصور رحمانی ، صفدر تقی زاده
مدیر اجرایی : سرور فرهی
لیتوگرافی : تارنگ
صحافی : ایران زمین
شابک : 0-04-7920-964
تیراژ : 3000
قیمت : 5000 تومان
انتشارات گوینده
چاپ اول : زمستان 1383



پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به « نادره » در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی « نادره » کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .                      

نادره


 قسمت چهل و نهم
کتاب « نادره »
عنوان فصل : قسمت هشتم از یادداشت های نادره - در جامعه 
ایران عزیزم ! من دیگر مانند سابق رمان نمی خوانم . با کتاب های حفظ الصحه کاری ندارم . من حالا خود را یک انسان زنده ، یک عضو مهم جامعه می دانم وهمیشه به کارهای مفید و علمی اشتغال دارم . می خواهم در اصول تعلیم و تربیت اطلاعات کامل داشته باشم . و میل دارم راجع به کارهای صنایع یدی از قبیل گلدوزی ، نقاشی ، قالی بافی ، خیاطی و غیره ، سررشته پیدا کنم . 
در جنب مدرسه خرابه ای بود . گویا برایتان نوشته باشم که آن جا را خریده ام . حالا با مخارج جزیی محل مزبور باغچه ی قشنگی شده است . گل کاری ، پرورش نباتات و غرس نهال ها را خودم مستقیما به عهده گرفته ام . با شاگردان روزی چند ساعت در آن جا کار می کنم . دخترها از گل کاری خوششان می آید . توضیحاتی که شما زیر کلکسیون نباتات نوشته و تخم گل هایی که چند سال قبل فرستاده بودید ، هر چند بعضی خراب و فاسد شده بودند ، با وجود این بسیار مفید واقع شدند . اگر باز هم از آن تخم ها یا از نوع جدید دارید قدری برای مدرسه بفرستید . 
عکس گروهی شاگردان را که به مناسبت جشن امتحانات سالیانه برداشته بودیم لفا برایتان فرستادم . خواهشمندم حتی الامکان در کارهای مدرسه به ما راهنمایی کنید . خودتان بهتر می دانید که من مدرسه رسمی ندیده ام . همه کارهای تدریس و اداره ی مدرسه را یا از روی دستورات کتبی و یا کتب اقتباس می کنم . یا از پیش خود یک جور ترتیب می دهم . در هر صورت به کمک فکری شما خیلی احتیاج دارم . اگر برای چند روزی مخصوصا برای ایام تعطیل ایام عید به رشت تشریف می آوردید ، بسیار خوب و مفید می شد. 
اما زندگانی خانوادگی ما نیز تا اندازه ای دچار تغییرات شده است . دو سه ماه قبل پدرم دختر جوانی را عقد نموده ، به خانه آورده است . من روزهای اول از این خانم جوان دوری می کردم . بعدها حس کنجکاوی مرا به او نزدیک نمود . حالا مدتی است که با هم مانوس و معاشر و دوست شده ایم . اخلاق غریبی دارد . از زندگانی جدید خود خیلی هم راضی است . این قدر فهمیده ام که عشق و محبت نمی فهمد . پدرم را که سنش دو برابر سن اوست با طرز بسیار ساده و احمقانه دوست می دارد . مقصد و آمالش عبارت از این است که خوب بخورد ، خوب بخوابد و خوب بپوشد . به استثنای رقص هیچ یک از صنایع مستظرفه را نمی داند . سواد نوشتن و خواندنش بد نیست . می خواستم دروس رسم المشق را به گردنش بگذارم . از تنبلی زیر بار نرفت . اسمش « مه جبین » خانم است . تقریبا هم سن می باشیم . پدرش یکی از محترمین و متمولین رشت است . نامادری من به من اعتماد و اطمینان کامل دارد . به غیر از کارهای پرزحمت تمام پیشنهادات مرا بدون چون و چرا می پذیرد . خلاصه یک مجسمه ی قشنگ ولی بیروح با یک هیکل خوش منظر بی فکر و خیال است ، چیزی نمی فهمد ، ولی برای مشغول کردن مرد مسنی مثل پدرم بسیار خوب است . زیرا هیکلی است که می تواند احساسات طبیعی مردها را به آسانی تحریک نماید . پدرم بسیار دوستش دارد . البته نه به آن ترتیبی که والده ی مرا دوست می داشت .
عزیزم ! قربانت گردم ! بیشر از این دردسر نمی دهم . امیدوارم پسر کوچک شما روز به روز بزرگ تر و قشنگ تر شود . چرا اسمش را برای من ننوشته اید . و نیز بنویسید ببینم به پدر رشیدش بیشتر شبیه است یا به مادر قشنگش ؟ خواهش می کنم عکسش را برای من بفرستید . فراموش نکنید که به من قول داده اید که تربیت اولین فرزندتان را به عهده ی من واگذار کنید . اینک من از طرف خود از شما تقاضا می کنم که بچه ی مرا در اولین فرصت به من برسانید . می خواهم هر چه زودتر گونه های قشنگ او را ببوسم و نیز بنویسید نادره ی کوچک در چه حال است و با پسر کوچولو میانه اش چه جور است ؟ 
راجع به آینده خود نیز بی فکر نیستم . حالا دیگر تکلیف خود را می دانم . معنی شوهر کردن و زندگانی مستقل را می فهمم . از شما چه پنهان می خواهم شوهر و اولاد داشته باشم . میل دارم اطفال خود را با میل و سلیقه ی خود تربیت و اداره نمایم . ولی شوهری که من لازم دارم ، عجالتا پیدا نشده است .خواستگار زیاد است . ولی همه از طبقه ی جوانان لوس و عناصر بی مزه و به عقیده ی من فاسد هستند . عزیزم ! خودتان و اطفال قشنگتان را می بوسم .  از قول من به جمشید خان سلام برسانید . 
نادره


نام کتاب : نادره
نگارش : جعفر پیشه وری (1271-1326)
به کوشش : محمود مصور رحمانی ، صفدر تقی زاده
مدیر اجرایی : سرور فرهی
لیتوگرافی : تارنگ
صحافی : ایران زمین
شابک : 0-04-7920-964
تیراژ : 3000
قیمت : 5000 تومان
انتشارات گوینده
چاپ اول : زمستان 1383



پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به « نادره » در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی « نادره » کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .                      

نادره


 قسمت چهل و هشتم
کتاب « نادره »
عنوان فصل : قسمت هشتم از یادداشت های نادره - در جامعه 
تصور می کنم مکتوب ذیل دوره ی حیات و فعالیت اجتماعی مرا تا اندازه ای مجسم می کند . لذا فقط به درج آن اکتفا نموده از خود چیزی اضافه نمی کنم . زیرا بدون آن هم یادداشت های من طولانی و تا اندازه ای هم خسته کننده شده است . 

هشتمین مکتوب نادره 
ایران جانم ! قربانت گردم ! چرا برای من مکتوب نمی نویسید ؟ برای چه فراموشم کرده اید ؟ امروز صبح باز بسیار دلتنگ بودم . الان از زیارت تربت فریدون و شمس الملوک برگشته ام . تصمیم گرفته بودم که از این کارها نکنم ، ولی امروز سال وفات شمس الملوک تمام می شد . نتوانستم از احساسات خود جلوگیری کنم . به محض بیدار شدن لباس های مشکلی خود را پوشیده ، به سر مقبره اش رفتم . هر چه پول در جیب  کیف خود داشتم به فقرا تقسیم نمودم . سوره ی ( یس ) را که در زندگی به واسطه ی آن تسلی یافته بود ، در آن جا تلاوت کردم . بالاخره قلبم دوام نیاورده بی اختیار اشک از چشم هایم جاری شده ، گریستم . 
از مزارستان مستقیما به مدرسه رفته ، لباس و دست و روی دختر بچه ها را یکی یکی معاینه کردم . از پاکیزگی و صحت آنها بسیار خوشم آمد . انسان از تماشای این موجودات معصوم حظ می برد . معلمه ها و مدیره خوب کار می کنند . به عشق و هوس آمده اند . در میان شاگردها و معلمات یک عالم جدید ، یک روح تازه فرح آوری تولید شده است . گویا در مکتوب های گذشته برای شما ننوشته ام که من با چه وسیله ای به تاسیس این موسسه عام المنفعه موفق شده ام . برای این است که نوشته بودید پردم را هیپنوتیزه کرده با حرف و تبلیغات من این قدر معارف خواه شده که برای تاسیس مدرسه اناث پول هنگفتی خرج می کند . اگر چه به حرف من گوش می دهد ، اما متاسفانه در این کار بخصوص شما اشتباه کردید . زیرا تا به حال در میان ما صحبت پول ابدا نبوده است . من به کارهای مادی او به هیچ قسم مداخله نمی کنم . حتی نمی دانم چه جور تجارت می کند و سرمایه اش چقدر می باشد . 
عزیزم ! از شما چه پنهان تمام مخارج مدرسه ی مزبور از ارثیه ی شمس الملوک خانم است . او وقت وفات خود تمام دارایی و زینت آلات خود را به اختیار من گذاشته ، به فرزندان خود وصیت کرده است که ابدا در مصرف آنها مداخله نکنند و به من اجازه داده است که با میل خود به هر کاری که لازم بدانم مصرف نمایم . من هم تاسیس یک مدرسه دخترانه را لازم و واجب تر دانسته ، یک ماه بعد از وفات آن مرحومه شروع به کار کردم . 
محل و لوازمات آن را از مدیره ی سابق که مدتی بود به واسطه ی نداشتن پول بی استفاده نگه داشته بود ، به مبلغ دو هزار تومان خریداری کردم . این مبلغ نقدی بود که ورثه ی آن مرحوم با کمال میل پرداختند . بقیه ی مخارج را از عایدی مستغلات آن مرحومه تهیه می کنم. 
دروس کلاس چهارم را خود عهده دار شده ام . بیشتر از هفتاد نفر شاگرد داریم . 
ایران عزیزم ! بالاخره مشغولیت خوبی پیدا کرده ام . حالا دیگر آن نادره ی گوشه نشین نیستم . در میان جمعیت هستم . در مسرت و هم در غم هم وطنان خود شرکت دارم . هفته ای یک مرتبه مادرهای شاگردان را به مدرسه دعوت کرده ، راجع به تربیت و حفظ الصحه ی اطفال به آن ها دستورات می دهم . از من رضایت کامل دارند . برای هر چیزی حتی در کارهای خانوادگی به من مراجعه می کنند . از دیدن آن ها بسیار خوشوقت می شوم . 
عزیزم ! زن های ایرانی حقیقتا بدبخت بوده ، لایق همه گونه ترحم و شفقت می باشند . در عین حال قابل تربیت و ترقی هستند . این موجودات ضعیف که از روی کبر و نادانی مدت طولانی از آن ها متنفر بودم ، دارای قلب های پاک و نهاد خوب می باشند . ولی بدبختانه مربی ندارند . راهنما ندیده اند . چشم و گوششان بسته است . دلم به حالشان می سوزد . بچه های کوچکشان را می بوسم . خودشان را کنار خود می نشانم . مانند خواهر مهربان ساعت ها با هم صحبت می کنیم . نمی دانید از این کارها چه قدر لذت می برم . هر وقت که به حیاط مدرسه وارد می شوم ، دخترهای کوچک مانند پرندگان قشنگ که دور مادرشان جمع می شوند ، مرا احاطه می کنند . هر کدام یک چیزی می پرسند : یکی سلام می دهد . دیگری دستم را می گیرد . آن کوچولو کوچولو ها از پایین به صورتم نگاه کرده لبخند می زنند . بعضی از شرم سرخ شده ، به روی پاهایشان نگاه می کنند . آیا می توانید تصور کنید از مشاهده ی این منظره چقدر خوشحال می شوم ؟ واقعا در دنیا لذتی بالاتر از این پیدا نمی شود . من در آن محیط خود را در یک عالم ملکوتی در میان فرشتگان معصوم می پندارم . با کمال میل به آن ها ملحق می شوم . سن و موقعیت خود را فراموش کرده ، مانند اطفال با آنها بازی می کنم . رقص یادشان می دهم . احوال خواهر ها و مادرهایشان را می پرسم . به مکتوب پدرهایشان جواب می نویسم . در هر صورت من با اطفال کوچک خودم ( شاگردان مدرسه ) خوبم . امیدوارم شما نیز با نادره کوچک خویش خوش بوده باشید .




نام کتاب : نادره
نگارش : جعفر پیشه وری (1271-1326)
به کوشش : محمود مصور رحمانی ، صفدر تقی زاده
مدیر اجرایی : سرور فرهی
لیتوگرافی : تارنگ
صحافی : ایران زمین
شابک : 0-04-7920-964
تیراژ : 3000
قیمت : 5000 تومان
انتشارات گوینده
چاپ اول : زمستان 1383



پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به « نادره » در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی « نادره » کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .                      

۱۳۸۹ شهریور ۲۹, دوشنبه

ای خدا

این متن رو خواهرم « هدیس » برام فرستاده .

خدایا به خاطر تمام چیزهایی که دادی، ندادی، دادی پس گرفتی، ندادی بعدا دادی، ندادی بعدا می خوای بدی، دادی بعدا می خوای پس بگیری، داده بودی و پس گرفته بودی، اگه بدی پس می گیری، پس گرفتی دادی، پس گرفتی بعدا می خوای بدی، اگه می دادی پس می گرفتی، نداده بودی فکر می کردیم دادی و پس گرفتی، خلاصه خداجون سرتو درد نیارم به خاطر همه شکر

ترجمه ی جالب نشریات خارجی از سخنان احمدی نژاد و لاریجانی



این متن رو خواهرم « هدیس » برام ایمیل کرده .




ترجمه جالب نشریات خارجی از سخنان ضرب المثل گونه سیاستمداران ایران

احمدی نژاد

جمله احمدي نژاد به فارسي چنين بود: « غرب دست از بچه بازي بردارد و با دم شیر بازی نكند. »

لوماتن چنين نقل کرد: « احمدي نژاد گفت که غرب دست از لجاجت و تجاوز به کودکان بردارد و با شيرها بازي نکند.»

نشريه اسپانيايي ال پائيس نيز نوشت: « رئيس جمهور ايران غرب را متهم به کودک آزاري کرد و گفت که شوراي امنيت نبايد با شيرها بازي کند.»

نشريه لا کرودونياي ايتاليا نيز نوشت: « احمدي نژاد به غربي ها هشدار داد که نبايد با لجبازي به کودکان تجاوز کنند و شيرها را بکشند.»


لاریجانی

جمله علی لاریجانی: با نشان دادن « لولو» ی شورای امنیت، مردم ایران رو به قبله نمی شوند.

ترجمه نیوزویک: علی لاریجانی گفته است که اگر شورای امنیت مثل موجوداتی که بچه ها را می ترسانند ظاهر شود، مردم ایران به سوی قبله مسلمانان جهان دراز نمی کشند.

ترجمه نشریه اسپانیایی ال پائیس: علی لاریجانی گفت که اگر شورای امنیت چیز ترسناکی را هم به ایرانیان نشان دهد، باز هم مردم ایران به سوی عربستان سعودی نمی خوابند.

ترجمه نشریه فرانسوی اومانیته: علی لاریجانی گفت که دراز کشیدن ایرانیان به سوی مرکز اعتقادات مسلمانان بستگی به این دارد که آنها از موجودات افسانه ای بترسند، این یک داستان ایرانی است


پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     

آدم چه جوری باید باشه



این متن رو خواهرم « هدیس » برام فرستاده .




آدم بايد چه جـــــــوري باشـه؟


اگه سربزير و متفكر و توي خودش باشه، ميگن: افسردگي داره، روانيه، سيماش قاطيه! اگه بگو و بخند و شاد و شنگول باشه، ميگن: جلفه، دلقكه، هجوه!


اگه چاق و اضافه وزن داشته باشه، ميگن: شكموئه، پرخوره، مال مفت تور كرده!


اگه لاغر و جمع و جور و ميزون باشه، ميگن: كنسه، نخوره، حمال وارثه!


اگه از حقش دفاع كنه و زير بار زور نره، ميگن: جنجاليه، با همه دعوا داره، خروس جنگيه!


اگه از حقش بگذره و گذشت كنه، ميگن: بي عرضه س، حيف نون و دست و پا چلفتيه!


اگه اهل تحقيقات و كتاب باشه، ميگن: اينو، واسه ما شده آقاي مطالعه!


اگه با عيالات متحده ش مشكلي نداشته باشه، ميگن: زن ذليله، زن نگرفته، شوهر كرده!


اگه مرد سالار و حرف، حرف خودش باشه، ميگن: انگار كلفت آورده!


اگه دست به جيبش خوب باشه و به مردم كمك كنه، ميگن: پول پارو ميكنه، اهل زد و بنده!


اگه اهل بريز و بپاش و ولخرجي نباشه، ميگن: پولهاشو انبار ميكنه، جون به عزرائيل نميده!


اگه زبون باز و متملق و چاخان باشه، ميگن: معاشرتيه، فوق العادس، دوست داشتنيه!


اگه راست و درست و بي كلك باشه، ميگن: هيچي نميشه، به درد لاي جرز ميخوره!



و بالاخره اگه هر روز ايميل ميزنه نميگن مارو دوست داره به يادمون هست،ميگن :


بيکاره ، معلوم نيست کي کار ميکنه واي بحال اونايي که اين يارو واسشون کار ميکنه


پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     

دوست یا دشمن

این متن را خواهرم « هدیس » برایم ارسال کرده است .



منوچهر احترامي داستان نويس كودكان و نوجوانان بود كه در اسفند 87 ديده از جهان فروبست

متن زير داستان كوتاهي از اوست





مارها قورباغه ها را مي خوردند و قورباغه ها غمگين بودند

قورباغه ها به لك لك ها شكايت كردند

لك لك ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند

لك لك ها گرسنه ماندند و شروع كردند به خوردن قورباغه ها

قورباغه ها دچار اختلاف ديدگاه شدند

عده اي از آنها با لك لك ها كنار آمدند و عده اي ديگر خواهان باز گشت مارها شدند

مارها باز گشتند و همپاي لك لك ها شروع به خوردن قورباغه ها كردند

حالا ديگر قورباغه ها متقاعد شده اند كه براي خورده شدن به دنيا مي آيند

تنها يك مشكل براي آنها حل نشده باقي مانده است

اينكه نمي دانند توسط دوستانشان خورده مي شوند يا دشمنانشان

بسته بندی خرما به روش نوین

این مطلب رو خواهرم « هدیس » برام فرستاده .






زندگی خانوما پس از ازدواج

این مطلب رو خواهرم « مهسا » برام فرستاده .

دخترا فکر می کنن اینجوریه

ولی در واقع اینجوریه


پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     

کلاسهای تخصصی خانم ها و آقایان

این متن رو خواهرم « مهسا » برام فرستاده .

کلاس‌هاى تخصصی براى خانم ها
ثبت نام تا پايان اردیبهشت ماه
توجه: به دليل پيچيدگى و مشکلى موضوعات، براى هر کلاس بيش از 8 نفر ثبت نام نمی‌شود!
 
کلاس ١
چگونه 2.5 متر ماشین رو تو 8 متر جای پارک قرار دهیم؟
برگزارى به صورت مرحله به مرحله همراه با نمايش اسلايد
مدّت: ٤ هفته، دوشنبه‌ها و چهارشنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢١
 
کلاس ٢
مسابقه فوتبال یک ورزش است نه فیلم بد
برگزارى به صورت ميزگرد و بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، شنبه‌ها از ساعت ١٨ تا ٢٠
 
کلاس ٣
آيا می‌توان با آمادگی یکماهه قبلی برای رفتن به مراسم عروسی همزمان با آقایان حاضر شد؟
برگزارى به صورت کار عملى و گروهى
مدّت: ٤ هفته، يکشنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢١
 
کلاس ٤
نحوه گرفتن صحیح فرمان اتومبیل (بطور ثابت و در حال دور زدن)
برگزارى به صورت نمايش فيلم با توضيحات تکميلى
مدّت: ٣ هفته، پنج‌شنبه‌ها از ساعت ١٤ تا ١٦
 
کلاس ٥
نحوه تشخیص تاریخ انقضاء مواد خوراکی از روی بسته آنها هنگام خرید
برگزارى به صورت نمايش ويديويى
مدت: ٤ هفته، سه‌شنبه و پنج‌شنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢١
 
کلاس ٦
عدم ترس از نازل پمپ بنزین و استفاده از آن
برگزارى به صورت کارگاه آموزشى همراه با گروه‌هاى پشتيبان
مدت: ٤ هفته، چهارشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢١
 
کلاس ٧
اهمیت دادن به ظاهر و هیکل خود بعد از ازدواج به مانند قبل آن
برگزارى به صورت بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، دوشنبه‌ها از ساعت١٨ تا ٢٠
 
کلاس ٨
گفتن "عزیزم" به شوهر سلامتى شما را به خطر نمی‌اندازد
برگزارى به صورت نمايش اسلايد همراه با نوار صوتى
مدّت: سه شب، يک‌شنبه، سه‌شنبه و پنج‌شنبه از ساعت ١٩ تا ٢١
 
کلاس ٩
چطور می توان با تلفن زیر 30 دقیقه صحبت کرد؟
برگزارى به صورت ميزگرد و بحث آزاد
مدّت: حداقل ٦ ماه، سه‌شنبه‌ها از ١٨ تا ٢٠
 
کلاس ١0
تفاوت‌هاى بنيادى بين شوهر و آرنولد شوارتزنگر ، براد پیت و بیل گیتس
برگزارى به صورت آنلاين و نقش بازى کردن
مدّت: نامحدود، سه‌شنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢٢
 
کلاس ١1
رد نشدن از جلوی تلویزیون با جارو به هنگام پخش فینال جام باشگاه های اروپا
برگزارى به صورت تمرينات مديتيشن و روش‌هاى تنفسى
مدّت: ٤ هفته، شنبه‌ها و سه‌شنبه‌ها از ١٧ تا ٢٠
 
 
 
 
کلاس‌های تخصصی برای آقايان
 
مرکز آموزش بزرگسالان برگزار می‌کند:

کلاس‌هاى پائيزه براى آقايان

ثبت نام تا پايان شهريور ماه

توجه: به دليل پيچيدگى و مشکلى موضوعات، براى هر کلاس بيش از ٨ نفر ثبت نام نمی‌شود
 
کلاس ١
چگونه جايخى را پر می‌کنند؟
برگزارى به صورت مرحله به مرحله همراه با نمايش اسلايد
مدّت: ٤ هفته، دوشنبه‌ها و چهارشنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٢
آيا دستمال توالت خود به خود عوض می‌شود؟
برگزارى به صورت ميزگرد و بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، شنبه‌ها از ساعت ١٨ تا ٢٠
 
کلاس ٣
مسئوليت پذيري در قبال سطل زباله بردن يا نبردن ؟
برگزارى به صورت کار عملى و گروهى
مدّت: ٤ هفته، يکشنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢١
 
کلاس ٤
تفاوت‌هاى بنيادى بين سبد لباس‌هاى کثيف و کف زمين
برگزارى به صورت نمايش فيلم با توضيحات تکميلى
مدّت: ٣ هفته، پنج‌شنبه‌ها از ساعت ١٤ تا ١٦
 
کلاس ٥
آيا ظرف‌هاى غذا می‌توانند خودشان پرواز کنند و در سينک آشپزخانه فرود آيند؟
برگزارى به صورت نمايش ويديويى
مدّت: ٤ هفته، سه‌شنبه و پنج‌شنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢١
 
کلاس ٦
گم کردن ريموت کنترل و بحران هويت
برگزارى به صورت کارگاه آموزشى همراه با گروه‌هاى پشتيبان
مدّت: ٤ هفته، چهارشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢١
 
کلاس ٧
يادگيرى چگونگى پيدا کردن چيزها .... ابتدا نگاه کردن به سرجايش و بعد زير و رو کردن خانه
برگزارى به صورت بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، دوشنبه‌ها از ساعت١٨ تا ٢٠
 
کلاس 8
مرد واقعى هنگامى که راه را گم کرد از يکنفر سوال می‌کند
برگزارى به صورت ميزگرد و بحث آزاد
مدّت: حداقل ٦ ماه، سه‌شنبه‌ها از ١٨ تا ٢٠
 
کلاس 9
آيا از لحاظ ژنتيکى غيرممکن است که به هنگام پارک کردن ماشين توسط همسرتان ساکت بنشينيد؟
برگزارى به صورت شبيه‌سازى کامپيوترى
مدّت: ٤ هفته پنج‌شنبه‌ها از ساعت ١٢ تا ١٤
 
کلاس 10
تفاوت‌هاى بنيادى بين مادر و همسر
برگزارى به صورت آنلاين و نقش بازى کردن
مدّت: نامحدود، سه‌شنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢٢
 
کلاس 11
حفظ آرامش به هنگام خريد کردن همسر
برگزارى به صورت تمرينات مديتيشن و روش‌هاى تنفسى
مدّت: ٤ هفته، شنبه‌ها و سه‌شنبه‌ها از ١٧ تا ٢٠
 
کلاس 12
مبارزه با فراموشى ..... به يادآوردن روز تولد، سالگردها و ساير تاريخ‌هاى مهم
برگزارى به صورت جلسات شوک درمانى
مدّت: سه شب، يک‌شنبه و سه‌شنبه و پنج‌شنبه از ساعت ١٩ تا ٢١
 
کلاس 13
اجاق گاز: چيست و چگونه از آن استفاده می‌شود؟
برگزارى به صورت نمايش زنده
سه‌شنبه‌ها از ساعت ١٨ تا ٢٠
پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     

اگه عاشق کسی شدی



این متن رو خواهرم « مهسا » برام فرستاده .





شکسپير:
,اگه عاشق كسي شدي
... بهش نچسب، بزار بره
اگه برگشت كه ماله توئه
اگر برنگشت، سَم كه داري، خودتو بکش!

---
خوشبين:

اگه عاشق كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره....
نگران نباش، حتماً بر مي گرده
----

شکاک:

اگه عاشق كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره....
اگه برگشت، ازش بپرس چرا

----

صبور:

اگه عاشق كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برنگشت، اونقدر صبر کن تا برگرده

----

خوشگذران:

اگه عاشق كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
وقتي برگشت، اگه هنوز عاشقش هستي،
دوباره ولش کن بره
بعد دوباره اگه ....

----

فعال دفاع از حقوق حيوانات :

اگه عاشق كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
درواقع همه موجودات زنده حق دارن که آزاد باشن

---

وکلا:

اگه عاشق كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
بند 1 تبصره دوم از ماده واحده الحاقي پنجم از
" قانون آزادي ازدواج" به طور صريح مي گويد که ... .

---

زيست شناس:

اگه عاشق كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
! حتما" تکامل پیدا میکنه

----

آمارشناسان:

اگه عاشق كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
,اگه اونم عاشق تو باشه، احتمال بازگشتش زياده
!اگر عاشق تو نباشه، به هر حال توزيع
Weibull
و رابطه شما غير محتمله

---

فروشنده:

اگه عاشق كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
!اگه برگشت، قرارداد ببند، اگه برنگشت، چه خوب، "بعدي!"

---

نماينده بيمه:

اگه عاشق كسي شدي،
بهش برنامه رو نشون بده،
اگه برگشت، ثبت نامش کن،
! اگه برنگشت، پي گيرش شو و هيچ وقت بي خيال نشو

---

فيزيکدان:

اگه عاشق كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برگشت، اين قانون جاذبه است
اگه برنگشت، يا مقدار اصطکاک بيشتر از نيروي جاذبه است، يا زاويه برخورد
.بين دو جسم در زاويه مناسب تنظيم نشده

---
رياضيدان:

اگه عاشق كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برگشت که 1+1 = 2 (خيلي ساده اس)
اگه بر نگشت،
Y=2X-log (0.46Y^2+(cos( 52/34X))x 5Y^(- 0.5)c)
که مقدار ثابت زمان بي نهايت بازگشته C

---

مدل امروزي:

اگه عاشق كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برگشت، كه مال توئه!
!اگه برنگشت پيداش کن و بکشش!!

---

, اگه عاشقه كسي شدي
براي چي ولش کني بره ،دیوانه ای!!؟


پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     

شوهرتان را جادو کنید

چگونه دوباره قلب همسرتان را تصاحب کنید؟
برخلاف آنچه در فیلم های سینمایی عاشقانه دیده اید زندگی زناشویی همیشه توام با خوشی، محبت و دوستی نیست. بسیاری از زنان، ازدواجهای دردناکی را تجربه می کنند بطوری که همواره احساس تنهایی می کنند و همواره خواهان کاستن فاصله بوجود آمده با شوهرشان هستند. تصاحب مجدد قلب شوهران کار آسانی نیست و تنها با داشتن انگیزه بالا و اعتماد بنفس کامل می توانید زمینه موفقیت خود را ایجاد کنید. یک برنامه ریزی دقیق برای غلبه بر این مشکل طرح ریزی کنید و در نظر داشته باشید که گفتگو و مباحثه جزیی اجتناب ناپذیر از زندگی زناشویی است.
زن
برای شروع می توانید از خود سؤال کنید که چگونه می توانید در حفظ زندگی زناشویی مشارکت داشته باشید؟
برای کسب موفقیت لازم است کاملاً تمایل به تداوم زندگی زناشویی با شوهرتان داشته باشید. مطمئن شوید از رویای آنچه می خواستید بشود و نشده بیدار شده اید و حاضر به پرداخت هزینه های طلاق برای زندگی خودتان و خانواده تان هم نیستند. به این یقین برسید که آیا واقعاً دوست دارید با این مرد زندگی کنید؟ آیا بدون او می توانید خودتان را خوشبخت تصور کنید؟ چه چیزی شما را مجبور می کند با او بمانید؟
در مرحله بعد لازم است باور کنید که می توانید مجدداً قلب او را تصاحب کنید. لیست کاملی از دلایلی که معتقدید می توانید دوباره عشق و علاقه او را کسب کنید تهیه کرده و در نقاط مشخص منزل در معرض دید خود قرار دهید تا بطور مرتب برایتان یادآوری شوند. در این مرحله ممکن است حرف هایی بشنوید که کمی دلسرد کننده باشد مثلاً شوهرتان طوری با شما صحبت کند که انگار از علاقه به شما مطمئن نیست و یا انگار روابط شما قابل ترمیم نیست. در تمام این موارد صبور باشید و ناامید نشوید. کلید موفقیت شما همین است که اعتقاد عمیقی به حفظ زندگی خود داشته باشید. یک نقشه خوب برای حرکت رو به جلو طراحی کنید. افزایش مراودات و گفتگوی روزانه با یکدیگر یک نمونه از کارهایی است که می تواند به بهبود وضعیت کمک کند. در این مرحله نیز باید صبور باشید و ژست های عاشقانه بگیرید. باب گفتگو را باز کنید و از هر کار خوبی که می توانید انجام دهید کوتاهی نکنید و در مقابل از خود توقع خاصی نشان ندهید.

برای کسب موفقیت لازم است کاملاً تمایل به تداوم زندگی زناشویی با شوهرتان داشته باشید. مطمئن شوید از رویای آنچه می خواستید بشود و نشده بیدار شده اید و حاضر به پرداخت هزینه های طلاق برای زندگی خودتان و خانواده تان هم نیستند
در ادامه به دنبال یافتن چیزهایی باشید که ارتباط شما را خراب کرده و درصدد توقف آن برآیید. زندگی زناشویی صحنه جنگ و نبرد نیست. از خودتان سؤال کنید آیا این جنگ و دعواهای همیشگی الزامی اند؟ چیزی هست که با انجام آن بتوانید روش معاشرت با همسرتان را تغییر دهید و از این دعواهای غیر ضروری پرهیز کنید؟ همه افراد لازم است مهارت های گوش دادن خود را تقویت کنند. اگر شما واقعاً گوش بدهید و همدلی خود را با شوهرتان گسترش دهید مطمئن باشید که عصبانی باقی ماندن بسیار سخت و دشوار خواهد بود.
عوامل مخرب زندگی را شناسایی کنید و آنها را با عوامل سازنده و پویا جایگزین کنید. در طی این مراحل از کمک های تخصصی دیگران فرار نکنید. گاهی اوقات شناخت عوامل دردسر ساز در زندگی زناشویی کار آسوده ای نیست. مطمئناً احساسات و جهت گیری های شما در قضاوت تان دخیل خواهند شد. به همین دلیل نیازمند یک اظهار نظر واقعی و عینی و به دور از احساسات هستید. هر چند گاهی به چیزی یا کسی فراتر از یک دوست نیاز دارید اما مشورت گرفتن از یک دوست خیرخواه از هیچ، بهتر است. اگر واقعاً بدنبال مشارکت در حفظ زندگی زناشویی تان هستید از درمان گرها و مشاوران ازدواج و زناشویی، درخواست راهنمایی و یاری نمائید.
درهای خوشبختی
پس از انجام مراحل فوق و سایر مواردی که به نظرتان الزامی است مانند برآورده کردن تمام نیازها و خواسته های شوهرتان بدون هرگونه قید و شرط، به شوهرتان فرصت ابراز عقیده بدهید. هر مردی برای این کار سبک خودش را دارد. گاهی ممکن است در مدت کوتاهی اثرات مثبت کارهای خود را در رفتار شوهرتان ببیند اما گاهی ممکن این موضوع چند هفته یا چند ماه بطور بینجامد.
در برخی موارد ممکن است نوشتن یک نامه عاشقانه برای شوهرتان نیز یک روش مناسب در جلب مجدد نظر او باشد این کار به او فرصت می دهد با گذشت زمان چند باری به حرف های نوشته شده شما نگاه کند و در مورد آنها فکر نماید.
مسلما زندگی زناشویی همیشه مسالمت آمیز نیست و گاه سوء تفاهمات و مشاجرات هر روز و هر ساعت می آیند و می روند به گونه ای که تمام فرصت های یک زندگی مطلوب و ایده آل را بلعیده و از بین می برد. در این صورت زن و شوهر به این نتیجه می رسند که ازدواج ناموفقی داشته اند.
عوامل مخرب زندگی را شناسایی کنید و آنها را با عوامل سازنده و پویا جایگزین کنید
هر چند در ازدواج های ناموفق هم آخرین و سخت ترین راه جدایی است اما باید توجه داشت راههای زیادی برای تغییر و بهبود شرایط و وضعیت زندگی زن و مرد وجود دارد اما متأسفانه در اکثر مواقع طرفین گمان می برند روابط شان بهبودپذیر نبوده و به قول معروف به آخر خط رسیده اند! بنابراین این باور، با از بین بردن انگیزه اصلاح رفتار و اقدامات سازنده، هر گونه پیشرفت را در مناسبات زناشویی متوقف خواهد کرد. اما باید توجه داشت اگر یکی از طرفین ازدواج، رفتار سازنده ای از خود نشان دهد، نه تنها به بهبود رابطه اش با همسرش کمک خواهد کرد؛ بلکه احتمال دارد در رفتار همسرش نیز تغییرات مثبتی ایجاد شود. بدین ترتیب لازم است که ابتدا شما خانمهای محترم به عناصر تعهد، اعتماد و وفاداری که مبنای ازدواج تان بوده، رجوع نموده و برای خود روشن نماید که آیا این عناصر احتیاج به تقویت دارند یا خیر؟ سپس به رفع و رجوع نقطه ضعف های موجود بپردازید تا رفته رفته زندگی شاد و توام با آرامش را برای یکدیگر تدارک ببینید.
و فراموش نکنید که خوشبختی می تواند با شما آغاز گردد
گروه خانواده و زندگی سایت تبیان- مریم عطاریان

پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید . 
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند . 
  • اگر حوصله ی نظر دادن ندارید و یا اصلا نظری در این باره ندارید ، می توانید در قسمت « واکنش ها » در پایین همین متن ، فقط بر روی یک عبارت کلیک کرده و آن عبارت ، واکنش شما به این متن خواهد بود .     

Free counter and web stats